کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمرجة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سمرجة
لغتنامه دهخدا
سمرجة. [ س َ رَ ج َ ] (ع مص ) دادن ، یقال : سمرج له ؛ای اعطه ؛ بده به او. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
سمرجة
لغتنامه دهخدا
سمرجة. [ س َ م َرْ رَ ج َ ] (معرب ، مص ) سمرج . رجوع به این کلمه شود.
-
جستوجو در متن
-
سمرج
لغتنامه دهخدا
سمرج .[ س َ م َرْ رَ ] (معرب ، مص ) مأخوذ از سه مرة فارسی .سه بار خراج گرفتن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). سمرجة. (ناظم الاطباء). || (اِ) نام روزی که در آن خراج را نقد کنند. (ناظم الاطباء).
-
دادن
لغتنامه دهخدا
دادن . [ دَ ] (مص ) اسم مصدر آن دهش است . اعطاء. (ترجمان القرآن ). ایتاء. (ترجمان القرآن ). مقابل ِ گرفتن . در اختیار کسی گذاردن بدون برگرداندن . تسلیم کسی کردن چیزی را. ارزانی داشتن چیزی بکسی . منح . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). اکاحة. مقاوا...