کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمرج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سمرج
لغتنامه دهخدا
سمرج .[ س َ م َرْ رَ ] (معرب ، مص ) مأخوذ از سه مرة فارسی .سه بار خراج گرفتن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). سمرجة. (ناظم الاطباء). || (اِ) نام روزی که در آن خراج را نقد کنند. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
شمرج
لغتنامه دهخدا
شمرج . [ ش َ م َرْ رَ ] (ع اِ) روزی است در عجم که در آن سه بار خراج گیرند و سمرج عربی از آن مأخوذ است . (از المعرب جوالیقی ص 184). رجوع به شمره و سمرج شود.
-
سمرجة
لغتنامه دهخدا
سمرجة. [ س َ رَ ج َ ] (ع مص ) دادن ، یقال : سمرج له ؛ای اعطه ؛ بده به او. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
سمرجة
لغتنامه دهخدا
سمرجة. [ س َ م َرْ رَ ج َ ] (معرب ، مص ) سمرج . رجوع به این کلمه شود.
-
مره
لغتنامه دهخدا
مره .[ م َرْ رَ ] (اِ) (مأخوذ از عربی یا معرب از فارسی ) باره . کرت . بار. باره . نوبت . دفعه . کش . پی . راه . سر. این کلمه یا فارسی و یا تعریب از باره ٔ فارسی است . جوالیقی در المعرب (ص 184) آرد: قال ابن قتیبة و ابن درید فی قول العجاج : یوم خراج ت...