کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سماروغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سماروغ
لغتنامه دهخدا
سماروغ . [ س َ ] (اِ) رستنی باشد که آنرا خایه دیس گویند چه به تخم مرغ می ماند و کلاه دیوان هم خوانند در زمینهای نمناک و دیوارهای حمامهاو صحراها روید. میتوان خورد آنچه در جاهای دیگر بروید بسبب سمیتی که دارد نمی خورند، گویند شیره ٔ آن جلدی بصر دهد و عو...
-
واژههای مشابه
-
سماروغ زار
لغتنامه دهخدا
سماروغ زار. [ س َ ] (اِ مرکب ) جایی که در آن سماروغ و قارچ روید. (ناظم الاطباء).
-
سماروغ ناک
لغتنامه دهخدا
سماروغ ناک . [ س َ ] (ص مرکب )جایی که در آن سماروغ بسیار روید. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
ماروغ
لغتنامه دهخدا
ماروغ . (اِ) به معنی سماروغ که آن را چترمار هم می گویند. (آنندراج ). قسمی از سماروغ و غارچ که دنبلان نیز گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به سماروغ شود.
-
بضباض
لغتنامه دهخدا
بضباض . [ ب َ ] (ع اِ) سماروغ و غارچ . (ناظم الاطباء). سماروغ . (آنندراج ) (منتهی الارب ). رجوع به سماروغ شود.
-
کماء
لغتنامه دهخدا
کماء. [ ک َم ْ ما ] (ع ص ) سماروغ فروش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سماروغ چین جهت فروختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). سماروغ چین . (ناظم الاطباء).
-
ژماروغ
لغتنامه دهخدا
ژماروغ . [ ژَ ] (اِ) زماروغ . سماروغ . سماروخ . گیاهی است سفیدکه در برشکال از جاهای نمناک روید. (آنندراج ). قارچ . کَم ْء. چمه . رجوع به زماروغ و سماروغ شود . و ظاهراً سماروغ طملان ِ ترکی و دنبلان و کشنج فارسی باشد.
-
سماروخ
لغتنامه دهخدا
سماروخ . [ س َ ] (اِ) رجوع به سماروغ شود.
-
کشنه
لغتنامه دهخدا
کشنه . [ ک ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) نوعی سماروغ است و آن رستنی باشد که از جاهای نمناک و بدبو و دیوارهای حمام روید و بعضی گویند گیاهی است که سماروغ نامند. (برهان ). قسمی از سماروغ شبیه به تخم مرغ . (ناظم الاطباء) (رشیدی ). || دارویی مانند سماروغ . (ناظم الا...
-
عرهون
لغتنامه دهخدا
عرهون . [ ع ُ ] (ع اِ) گیاهی است ، یا آن سماروغ سپید است . (منتهی الارب ). سماروغ سپید یا گیاهی دیگر. (ناظم الاطباء). فطر است . (مخزن الادویة). فطر [ ف ُ / ف ِ ] که نوعی است از قارچ و سماروغ . (از اقرب الموارد). ج ، عَراهین . (اقرب الموارد) (منتهی ال...
-
اکارس
لغتنامه دهخدا
اکارس . [ اَ رِ ] (اِ) قسمی از سماروغ و قارچ که در جای نمناک و متعفن مانند زیر خمره ٔ شراب و جایی که پهن و سرگین ریخته باشند روید. (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (آنندراج ) (از برهان ). گیاهی است که آنرا به تازی کما خوانند. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از...
-
ذبح
لغتنامه دهخدا
ذبح . [ ذِ ب َ ] (ع اِ) نوعی از سماروغ . قسمی از کماة.
-
بنات الرعد
لغتنامه دهخدا
بنات الرعد.[ ب َ تُرْ رَ ] (ع اِ مرکب ) کماءة. سماروغ . قارچ .