کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سلکی
لغتنامه دهخدا
سلکی . [ س ُ کا ] (ع ص ، اِ) نیزه ٔ راست مقابل روی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کار درست و راست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). فی المثل : سلکی و لیست بمخلوجة؛ یعنی راست است نه کج . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
محمودآباد
لغتنامه دهخدا
محمودآباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سلکی شهرستان نهاوند، واقع در 28هزارگزی باختر شهر نهاوند و 6هزارگزی مادس بان ، با 120 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
دارتوت
لغتنامه دهخدا
دارتوت . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سلکی شهرستان نهاوند. در 25هزارگزی باختر نهاوند و 2هزارگزی مارس بان . سکنه ٔ آن 25 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
مخلوجة
لغتنامه دهخدا
مخلوجة.[ م َ ج َ ] (ع اِمص ) نیزه زنی چپ و راست . (منتهی الارب )(آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) : بسان نیزه ٔ خطی از طعنات سلکی و مخلوجة، بر حریف طعنه زن در کارزار سخن کارزار نموده . (دره ٔ نادره چ سیدجعفر شهیدی ص 55). || (اِ) رای صائب . ...
-
چناری
لغتنامه دهخدا
چناری .[ چ ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: دهکده ای است از روستاهای نهاوند که در سه فرسخی مغرب شهر در پایین کوهر متصل به کوه کرد واقع است . این آبادی پنج شش چشمه ٔ کوچک دارد که جملگی آنها بقدر نیم سنگ آب میدهند. اراضی این محل که بیشترش دیم کاری ...
-
اعظم
لغتنامه دهخدا
اعظم . [ اَ ظَ ] (ع ن تف ) بزرگ یا بزرگتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بزرگوارتر.سترگتر. عظیم تر. کلانتر. (یادداشت بخط مؤلف ). || بزرگ . (ناظم الاطباء). از القاب سلاطین و پادشاهان که بعد از کلمه ٔ «سلطان » یا «شاهنشاه » بر سکه هانقش می...
-
طعنة
لغتنامه دهخدا
طعنة. [ طَ ن َ ] (ع مص ) طعنه . یک بار نیزه زدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). طعنةٌ سلکی ؛ نیزه زدنی راست . (مهذب الاسماء). || عیب جوئی کردن . (غیاث اللغات ). || مجازاً، بیغاره . سرزنش . ملامت . گواژه . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). زخم . (صراح ). فس...
-
لر کوچک
لغتنامه دهخدا
لر کوچک . [ ل ُ رِ چ َ ] (اِخ ) لرستان . حمداﷲ مستوفی گوید: تومان لر کوچک ولایتی معتبر است حقوق دیوانی آنجا که [ به دیوان ] اتابک میرفته صد تومان بوده است اماآنچه به دیوان مغول میدهند نه تومان و یکهزار دیناربه دفتر درآمده است . (نزهةالقلوب چ اروپا ص ...
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ابن احمد دمشقی . یکی از بزرگان بنی محاسن است در نامه ٔ دانشوران از وی چنین یاد شده است : تاج الدین پسر احمد دمشقی از بنی محاسن که در بلده ٔ دمشق طایفه ٔ مشهور میباشد و اعتقاد اهالی اینجا در حق این طایفه این است که نسب ا...