کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلطنة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سلطنة
لغتنامه دهخدا
سلطنة. [ س َ طَ ن َ ] (ع اِمص ) درازدستی . || درازبالایی . || قهر و غلبه . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به سلطنت شود.
-
واژههای مشابه
-
شاه سلطنه
لغتنامه دهخدا
شاه سلطنه . [ س َ طَ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاپور بخش مرکزی شهرستان کازرون . دارای 113 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ شاپور. محصول آن غلات و صیفی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
واژههای همآوا
-
سلطنت
لغتنامه دهخدا
سلطنت . [ س َ طَ ن َ ] (ع اِمص ) پادشاهی . (مهذب الاسماء). پادشاهی . شهریاری . فرمانروایی . حکومت . (ناظم الاطباء). سلطنة : پانصد هجرت از جهان هیچ ملک چنو نزاداز خلفای سلطنت تا خلفای راستین . خاقانی .لاف فریدون زدن و آنگه ضحاک وارسلطنت و شیطنت هردو ب...
-
جستوجو در متن
-
ابن فهد
لغتنامه دهخدا
ابن فهد. [ اِ ن ُ ف َ ] (اِخ ) عزالدین عبدالعزیزبن فهد مکی هاشمی ، متوفی 921 هَ .ق . اوراست : کتاب غایةالمرام باخبار سلطنة البلدالحرام .
-
سلطنت
لغتنامه دهخدا
سلطنت . [ س َ طَ ن َ ] (ع اِمص ) پادشاهی . (مهذب الاسماء). پادشاهی . شهریاری . فرمانروایی . حکومت . (ناظم الاطباء). سلطنة : پانصد هجرت از جهان هیچ ملک چنو نزاداز خلفای سلطنت تا خلفای راستین . خاقانی .لاف فریدون زدن و آنگه ضحاک وارسلطنت و شیطنت هردو ب...