کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلامانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سلامانه
لغتنامه دهخدا
سلامانه . [ س َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) نذر و پیشکشی که وقت سلام کردن به کسی دهند چنانکه در عروسی داماد را مردم طرف عروس میدهند. (آنندراج ). || مالیاتی که بمناسبت بار عام پادشاه یا بسبب دریافت خبر او پردازند. (فرهنگ فارسی معین ) : یک نظر حور ...
-
جستوجو در متن
-
سلامی
لغتنامه دهخدا
سلامی . [ س َ / س ِ ] (اِ) هدیه و پیش کشی که بشخص بزرگ میدهند. (ناظم الاطباء). || سلامانه . (آنندراج ). || پول مساعده و پیشکی . || وجه پیشکی که کشاورز بحاکم میدهدبرای گرفتن اراضی . || پیشکی که کشاورز بزمین دار میدهد از جهت بناکردن خانه . (ناظم الاطبا...