کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سفید مایل به خاکستری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کن سفید
لغتنامه دهخدا
کن سفید. [ ک َ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهمئی سردسیر است که در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
کن سفید
لغتنامه دهخدا
کن سفید. [ ک َ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان طیبی گرمسیری است که در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع است و 320 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
کم سفید
لغتنامه دهخدا
کم سفید. [ ک َ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جوزم و دهج است که در بخش شهربابک شهرستان یزد واقع است و 339 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
گزنه ٔ سفید
لغتنامه دهخدا
گزنه ٔ سفید. [ گ َ ن َ / ن ِ ی ِس َ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شکل آن مانند گزنه است ولی گل های سفید داردو گزنده نیست و جنسی از آن آمپلکسی کلا که دارای گلهای بنفش و برگهای گرد است پنجه کلاغ نامیده میشود. (گیاه شناسی گل گلاب ص 249).
-
گل سفید
لغتنامه دهخدا
گل سفید. [ گ ِ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) گل گیوه . گل یزدی . گل قزوین . معادن این گل در لرستان ، نائین ، یزد و سایر نقاط ایران یافت میشود.
-
گل سفید
لغتنامه دهخدا
گل سفید. [ گ ُ س َ / س ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز واقع در 23هزارگزی شمال باختری دهدز. هوای آن معتدل و دارای 140 تن سکنه است . آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فر...
-
گورک سفید
لغتنامه دهخدا
گورک سفید. [ رَ ک ِ س َ / س ِ ] (اِخ ) دهی است در مازندران در دومیلی مگس تپه و دومیلی دریا و محل سکونت یموت ها است . (از ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 136).
-
کف سفید
لغتنامه دهخدا
کف سفید. [ ک َ س َ / س ِ ] (ص مرکب ) کنایه از مردم صاحب همت است که بسبب بخشندگی مفلس و پریشان شده باشد.(برهان ) (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (آنندراج ).
-
کل سفید
لغتنامه دهخدا
کل سفید. [ ک َ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلیایی بخش سنقر کلیایی است که در شهرستان کرمانشاهان واقع است و 550 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
کلاته سفید
لغتنامه دهخدا
کلاته سفید. [ ک َ ت ِ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاریزنو بالا جام بخش تربت جام شهرستان مشهد. محلی کوهستانی و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کیله سفید
لغتنامه دهخدا
کیله سفید. [ ل َ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حسین آباد است که در بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج واقع است و 160 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
کهریز سفید
لغتنامه دهخدا
کهریز سفید. [ ک َ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جاپلق است که در بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع است و 285 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
کانی سفید
لغتنامه دهخدا
کانی سفید. [ س َ / س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج واقع در 10هزارگزی جنوب باختری جوانرود و دارای 30 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
کف سفید
لغتنامه دهخدا
کف سفید. [ ک َ ف ِ س َ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) برف را گویند. (برهان ). کنایه از برف باشد. (انجمن آرا) (آنندراج ).
-
کوه سفید
لغتنامه دهخدا
کوه سفید. [ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهرنو بالاولایت باخرز که در بخش طیبات شهرستان مشهد واقع است و 377 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).