کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سفیداب پنبه رو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سفیدآب
لغتنامه دهخدا
سفیدآب . [ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان خورشی رستم بخش شاهرود شهرستان هروآباد دارای 219 تن سکنه و آب آن از چشمه است . محصصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
سفیدآب
لغتنامه دهخدا
سفیدآب . [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) سرب سوخته و آن را بعضی سفیده کاشقری گویند. ظاهراً صحیح سفیده ٔ کاسه گری است .چرا که اکثر بکار کاسه گران و نقاشان و مرهم سازان می آید. (غیاث ) (آنندراج ). اسفیداج . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). آبی ممزوج با ماده ٔ خشک سپیدی ...
-
سفیدآب
لغتنامه دهخدا
سفیدآب . [ س ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان رودبار بخش معلم کلایه شهرستان قزوین ، دارای 162 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).