کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سفسار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سفسار
لغتنامه دهخدا
سفسار. [ س ِ ](اِ) سمسار که دلال باشد. (برهان ) (از آنندراج ). سپسار. عربی «سمسار». میانجی میان بایع و مشتری . ج ، سماسرة. (منتهی الارب ) (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).
-
جستوجو در متن
-
سپسار
لغتنامه دهخدا
سپسار. [ س ِ ] (اِ) دلال است که بعربی سمسار گویند. (برهان ). دلال ، و سفسار تبدیل آن است و سمسار تعریب آن . (آنندراج ). رجوع به سفسار و سمسار شود. || زنی که در زناشویی میانجیگری می کند. (ناظم الاطباء).