کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سعدالدین ساوجی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سعدالدین ساوجی
لغتنامه دهخدا
سعدالدین ساوجی . [ س َ دُدْ دی ن ِ وَ ] (اِخ ) رجوع به سعدالدین آوجی شود.
-
واژههای مشابه
-
سعدالدین آوجی
لغتنامه دهخدا
سعدالدین آوجی . [ س َ دُدْ دی ن ِ وَ ] (اِخ ) وزیری هنرپرور بوده بعد از قتل صدرالدین احمد زنجانی منصب صاحب دیوانی بشرکت خواجه رشیدالدین طبیب بدو قرار گرفت . و به وزارت سلطان الجایتو نیز رسید. و در دهم شوال سنه 711 هَ .ق . در بغداد در موضعدیوان او را ...
-
سعدالدین ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
سعدالدین ابوالقاسم . [ س َ دُدْ دی اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) ابن براج (قاضی ...). رجوع به ابن براج قاضی سعدالدین شود.
-
سعدالدین تفتازانی
لغتنامه دهخدا
سعدالدین تفتازانی . [ س َ دُدْ دی ن ِ ت َ ] (اِخ ) مسعود عمربن عبداﷲ التفتازانی . همه او را استاد کل و سرآمد فضلای ابنای بشر می شمارند. از مؤلفات وی شانزده مجلد نام میبرند. وی در قریه تفتازان نزدیک فسادر خراسان سال 722 هَ .ق . متولد گردید و گویند: ن...
-
سعدالدین جوینی
لغتنامه دهخدا
سعدالدین جوینی . [ س َ دُدْ دی ن ِ ج ُ وِ ] (اِخ ) محمدبن حسن بن محمدبن حموة او راست : سجنجل الارواح و محبوب الاولیاء. بسال 650 وفات یافت . این رباعی از اوست :دل وقت سماع ره بدلدار بردجانرا بسراپرده ٔ اسرار برداین نغمه چو مرکبی است مر روح ترابردارد و...
-
سعدالدین خلیفه
لغتنامه دهخدا
سعدالدین خلیفه . [ س َ دُدْ دی خ َ ف َ ] (اِخ ) هدایت نویسد: در شاعری صاحب کلام نیکو و سخنان دلجوست . و در بعضی تذکره ها احوال و اقوالش را دیده اما مولد و موطن او روشن نگردیده . از اشعار اوست :تبارک اﷲ از آن مارشکل ماهی وش که چون نظام دهد ملک را باست...
-
سعدالدین کاشغری
لغتنامه دهخدا
سعدالدین کاشغری . [ س َ دُدْ دی ن ِ غ َ ] (اِخ ) در اوایل حال بتحصیل علوم مشغول بود راه زهد و تقوی پیش گرفت و در زمره ٔ مریدان و خلفا مولانا نظام الدین خاموش درآمد و بسال 806 درگذشت ودر سرخیابان مدفون شد. (از رجال حبیب السیر ص 127).
-
سعدالدین وراوینی
لغتنامه دهخدا
سعدالدین وراوینی . [ س َ دُدْ دی ن ِ وَ ] (اِخ ) مترجم مرزبان نامه که کتاب مرزبان نامه را بزبان دری و بسبک و شیوه ٔ زمان خود برگردانیده است و این کار در بین سنوات 608 - 622 هَ . ق . در آذربایجان صورت گرفته است . سعدالدین از ملازمان خواجه ابوالقاسم رب...
-
خانقاه سعدالدین
لغتنامه دهخدا
خانقاه سعدالدین . [ ن َ / ن ِ هَِ س َ دِدْ دی ](اِخ ) این خانقاه را سعدالدین گمشتکین خادم بنده ٔ دختر اتابک عمادالدین متوفی بسال 537 هَ . ق . بحلب و چسبیده بمدرسه ٔ صلاحیه برپا کرد. بعداً بنام قلقاسیه معروف شد. (از خطط الشام محمد کردعلی جزء 6 ص 145).
-
جستوجو در متن
-
ساوجی
لغتنامه دهخدا
ساوجی . [ وَ ] (اِخ ) سعدالدین محمد، وزیر غازان خان که پس از خواجه رشیدالدین فضل اﷲ سمت وزارت یافته است . رجوع به تاریخ گزیده ص 416، 593، 597، 598 و سعدالدین محمد شود.
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (سید...) ساوجی از نواب خواجه سعدالدین محمد ساوجی معاصر سلطان محمد خدابنده . خواندمیر در ترجمه ٔ احوال وزراء سلطان محمد خدابنده آرد:... در سنه ٔ احدی عشر و سبعمائه خواجه سعدالدین محمد به واسطه ٔ تسویلات شیطانی و تخیلات ن...
-
عمادالدین سمنانی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین سمنانی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ س ِ ] (اِخ ) (سید...) علاءالملک . وی از جمله کسانی بود که با نواب خواجه سعدالدین محمد ساوجی در آزار خواجه رشیدالدین طبیب همکاری کرد. و آنگاه که خواجه سعدالدین و دیگران به یاسا رسیدند، این سید عمادالدین سمنانی را م...
-
پیریعقوب باغستانی
لغتنامه دهخدا
پیریعقوب باغستانی . [ ی َع ْ ب ِ غ ِ ] (اِخ ) از شیادان تبریز بعهد غازان خان . وی گروهی از تبریزیان را گرد خود جمع کرد و مردم را بسلطنت آلافرنگ پسر ارشد گیخاتو بشارت داد و یکی از مریدان خویش را به اردو فرستاد تا ملازمان رکاب غازان را نیز بسلطنت دعوت ...