کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سطوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سطوة
لغتنامه دهخدا
سطوة. [ س َطْ وَ ] (ع مص ) رجوع به سطوت شود.
-
واژههای همآوا
-
ستوح
لغتنامه دهخدا
ستوح . [ ](اِخ ) نام قلعه ای است ازاعمال فارس : و حصاری دیگر به قهر بستد که آن را ستوح گویند. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 115).
-
ستوه
لغتنامه دهخدا
ستوه . [ س ُ ] (اِخ ) نام جادویی که ارجاسب برای تفحص احوال به ایران گسیل داشت . (مزدیسنا و ... تألیف معین چ 1 ص 360) : یکی جادویی بود نامش ستوه گذارنده راه و نهفته پژوه .فردوسی .
-
ستوه
لغتنامه دهخدا
ستوه . [ س ُ ] (ص ) پهلوی «ستو» (بی زور)، پازند «ستوه » ، ایرانی باستان «اوس تاوه » ، از «تو» (توانستن ، قادر بودن )، ستوه فارسی مرکب است از «اوس - توه - ثه » ، قیاس کنید با کوتاه (آنکه زورش کم است ). رجوع کنید به استوه . ضد آن : نستوه (خستگی ناپذیر)...
-
سطوح
لغتنامه دهخدا
سطوح . [ س ُ ] (ع اِ) ج ِ سطح : نه طول است او را نه عرض و نه عمق نه اندر سطوح و نه در انتهاست . ناصرخسرو.و سطوح او را بگچ و مهره مصقل گردانیدند. (سندبادنامه ص 64). رجوع به سطح شود.
-
جستوجو در متن
-
طرود
لغتنامه دهخدا
طرود. [ طُ ] (اِخ ) دهستانی است از بخش مرکزی شهرستان شاهرود. این دهستان تقریباً در 150هزارگزی جنوب باختری شاهرودو 100هزارگزی جنوب خاوری دامغان در حاشیه ٔ دشت کویرواقع شده . هوای آن زمستان معتدل و تابستان گرم . آب قرای آن از قنوات تأمین میشود. محصول ...
-
سطوت
لغتنامه دهخدا
سطوت . [ س َطْ وَ ] (ع مص ) حمله بردن . (غیاث ) (آنندراج ). سطوة : خجسته روزاکاندر نبرد سطوت توبه آب تیغ بیفروخت آذر و خرداد. مسعودسعد. || حشمت . مهابت : نیک بترسد از سطوت محمودی . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 686).آتشین سطوتی و دیده ٔ کفربر دخان تو و شرار ...
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) مأمون بن مأمون خوارزمشاه . بازپسین امیر این خاندان . معاصر سلطان محمود غزنوی . و محمود حره ٔ کالجی دختر سبکتکین را بزنی بوی داد. ودولت مأمونیان پس از درگذشتن او برافتاد. ابوریحان بیرونی هفت سال در خدمت وی ...