کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سستی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سستی
لغتنامه دهخدا
سستی . [ س ُ ] (حامص ) مقابل چستی . (آنندراج ). ضعف و ناتوانی و کم زوری و عدم توانایی . (ناظم الاطباء). فتور.فترت . (دهار). استرخاء. (بحر الجواهر) : ز باریکی و سستی هردو پایم تو گویی پای یا تار تنندوست . آغاجی .دو دستم بسستی چو پوده پیازدو پایم معطل ...
-
واژههای مشابه
-
سستی کردن
لغتنامه دهخدا
سستی کردن . [ س ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کاهلی کردن . اهمال نمودن . قصور : بپرسش یکی پیش دستی کنم از آن به که در جنگ سستی کنم . فردوسی .چون جنگ سخت شد زرافه سستی کرد. (فارسنامه ابن البلخی ). و لشکر سلطان در کوشش سستی کردند. (مجمل التورایخ والقصص ).دل آز...
-
جستوجو در متن
-
کسل
لغتنامه دهخدا
کسل . [ ک َ س َ ] (ع اِمص ) سستی و کاهلی در کار. (ناظم الاطباء). سستی و کاهلی . (آنندراج ). || فتور در چیزی . (ناظم الاطباء).
-
وصمة
لغتنامه دهخدا
وصمة. [ وُ م َ ] (ع اِمص ) سستی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سستی و کسالت . (ناظم الاطباء). || (اِ) یک شکاف . (ناظم الاطباء).
-
سول
لغتنامه دهخدا
سول . [ س َ وَ ] (اِمص ) سستی و فروهشتگی زیر ناف . سستی و فروهشتگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
کربلة
لغتنامه دهخدا
کربلة. [ ک َ ب َ ل َ ] (ع اِمص ) سستی پای . (منتهی الارب ). سستی در پایها. (از اقرب الموارد). سستی در پایها در حین رفتار که گویا در گل راه می رود. (ناظم الاطباء).
-
عردلة
لغتنامه دهخدا
عردلة. [ ع َ دَ ل َ ] (ع مص ) سستی و فروهشتگی در رفتار. (منتهی الارب ). سستی در رفتار. (از اقرب الموارد) (از قاموس ). سست و فروهشته رفتن و سستی کردن در رفتار. (از ناظم الاطباء).
-
لوث
لغتنامه دهخدا
لوث . [ ل َ وَ ] (ع اِمص ) سستی . (منتهی الارب ).
-
کلتب
لغتنامه دهخدا
کلتب . [ ک َ ت َ / ک ُ ت ُ ] (ع اِ) ناراستی و سستی در امور. (منتهی الارب ). ناراستی و درماندگی و سستی در کارها (ناظم الاطباء).
-
هنبتة
لغتنامه دهخدا
هنبتة. [ هَم ْ ب َ ت َ ] (ع مص ) فروهشته شدن . || سستی و درنگی کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِمص ) سستی . || فروهشتگی . (منتهی الارب ).
-
رخاوت
لغتنامه دهخدا
رخاوت . [ رَ وَ ] (ع اِمص ) نرمی و سستی . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). سستی . (غیاث اللغات ) (از صراح اللغة). || فراخی زیست . (منتهی الارب ). رجوع به رخاوة شود.
-
رهکة
لغتنامه دهخدا
رهکة. [ رَ ک َ ] (ع اِمص ) سستی . ناتوانی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سستی و ناتوانی و ضعف . (ناظم الاطباء). ضعف . (اقرب الموارد).
-
ختت
لغتنامه دهخدا
ختت . [ خ َ ت َ ] (ع مص )فتور بدن و سستی آن . (از منتهی الارب ) (معجم الوسیط) (اقرب الموارد). سستی و کوفتگی که انسان در بدن خود می یابد . (از متن اللغة).