کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سزا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سزا
لغتنامه دهخدا
سزا. [ س ِ / س َ ] (ص ) پهلوی «سچاک « »سچاکیها» (شایسته ، شایستگی ) از ریشه ٔ «سچ » . «سچاک وار». رجوع به سزاوار و سزیدن شود. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). لایق و سزاوار. (برهان ) (جهانگیری ). لایق و درخور. (آنندراج ) : ز ده گونه ریچال و ده گونه واگل...
-
واژههای مشابه
-
جزا و سزا
لغتنامه دهخدا
جزا و سزا. [ ج َ وُ س َ / س ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) چوب خدایی . بر خر خود نشستن . بر خر خود سوار شدن . دم گرگ بر پای میش بستن (کنایه از انتقام ضعیف از قوی گرفتن ). مکافات اعمال . کیفر. (مجموعه ٔ مترادفات ص 109). این لفظ برای پاداش عمل آید. (ازکشف...
-
جستوجو در متن
-
تلفاً
لغتنامه دهخدا
تلفاً. [ ت َ ل َ فَن ْ ] (ع ق ) بدون مکافات و بی سزا. (ناظم الاطباء).
-
نکالت
لغتنامه دهخدا
نکالت . [ ن َ ل َ ] (از ع ، اِمص ، اِ) نکاله . عقوبت و سزا و رنج و شکنجه . (از ناظم الاطباء).
-
نکالیدنی
لغتنامه دهخدا
نکالیدنی . [ ن َ دَ ] (ص لیاقت ) آنکه درخور کالیدن نیست . آنکه کالیدن آن سزا نیست . (یادداشت مؤلف ).
-
نکل
لغتنامه دهخدا
نکل . [ ن ُ ] (ع اِ) آنچه بدان سزا کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). آنچه بدان عقوبت رسانند. (ناظم الاطباء).
-
تأدیب نمودن
لغتنامه دهخدا
تأدیب نمودن . [ ت َءْ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) تأدیب کردن . || سرزنش کردن . || سزا دادن .
-
شایست و بایست
لغتنامه دهخدا
شایست و بایست . [ ی ِ ت ُ ی ِ ] (ترکیب عطفی ) سزا و لازم . سزاوار و واجب .
-
مجازات کردن
لغتنامه دهخدا
مجازات کردن . [ م ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کیفر دادن . سزا دادن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مجازات شود.
-
منکل
لغتنامه دهخدا
منکل . [ م ِ ک َ ] (ع اِ) آنچه بدان عقوبت و سزا کنند مردم را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به مدخل قبل شود.
-
نکلة
لغتنامه دهخدا
نکلة. [ ن ُ ل َ ] (ع اِ)سزا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || آنچه بدان به سزا رسانند مردم را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هرچه بدان نکال کنند دیگری را. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). نکال . (متن اللغة). || حصار. بارو. (ن...
-
هذر
لغتنامه دهخدا
هذر. [ هََ ] (ع مص ) بیهوده گفتن . (منتهی الارب ). خلط کردن و گفتن آنچه را سزا نیست . (اقرب الموارد). || سخت گرم گردیدن روز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
ثناگستردن
لغتنامه دهخدا
ثناگستردن . [ ث َ گ ُ ت َ دَ ] (مص مرکب ) مدح گفتن : تا سزا باشد ثناگستردن آل رسول بنده در عالم بنام تو ثناگستر سزد.سوزنی .