کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سررسید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سررسیدنامه
لغتنامه دهخدا
سررسیدنامه . [ س َرْ، رَ / رِ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) دفتری است که سررسید سندها را تعیین کند. (فرهنگستان ).
-
پیش آگهی
لغتنامه دهخدا
پیش آگهی . [ گ َ ] (اِ مرکب ) در اصطلاح بانکداری ، اطلاعیه ٔ مختصری که پیش از سررسید پرداخت بدهی مندرج در سندی از طرف طلبکاری یا بانکی برای بدهکار فرستاده شود. || (اصطلاح مالیه ) نامه ای متضمن ارقام درآمد و میزان مالیات یکساله ٔ هر فرد مشمول مالیات ک...
-
رسید
لغتنامه دهخدا
رسید. [ رَ / رِ ] (مص مرخم ) رسیدن . (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ). وصول . (یادداشت مؤلف ). || وصول اشیاء مرسوله . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). || سپری شدن و بسر آمدن . (لغت محلی شوشتر).- سررسید ؛ در اصطلاح ب...
-
موعد
لغتنامه دهخدا
موعد. [ م َ ع ِ ] (ع اِ) وعده جای . (منتهی الارب ). وعده جای و وعده گاه . (ناظم الاطباء). جای وعده کردن . (غیاث ). جای وعده کردن و وعده دادن . (آنندراج ). وعده گاه . ج ، مواعد. (مهذب الاسماء). مکان پیمان . جای عهد و پیمان . وعده جای . جای وعده . (یاد...
-
شفعة
لغتنامه دهخدا
شفعة. [ ش ُ ع َ ] (ع مص ) شفعه . خواهشگری چیزی که شخصی میخواهد آنرا. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). خواهش کردن . (المصادر زوزنی ). || ضمیمه کردن چیزی بر چیزی که دارد تا زیاده گردد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب ال...
-
خبیب
لغتنامه دهخدا
خبیب . [ خ ُ ب َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن زبیر در سیرة عمربن عبدالعزیز آمده است : زبیربن بکار گفت : خبیب بن عبداﷲبن زبیر بزرگترین فرزند عبداﷲ بود و مصعب بن زبیر نیز گفت که خبیب علماء فراوان دید و کتب بسیار خواند واز نساک زمان بود و من از یاران خود و غیر ...