کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرخه دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرخه دار
لغتنامه دهخدا
سرخه دار. [ س ُ خ َ / خ ِ ] (اِ مرکب ) از گیاهان مخروطی و دارای چوب گرانبهایی است . به لهجه های محلی این کلمه را سردار، سخدار، سوختال و سرخدارگویند. رجوع به سرخدار و درختان جنگلی ص 187 شود.
-
واژههای مشابه
-
گل سرخه
لغتنامه دهخدا
گل سرخه . [ گ ِ س ُ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان واقع در 42000گزی شمال باختری سنقر و 2000گزی شمال ده خداداد. هوای آن سرد و دارای 180 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، حبوبات و توتون است . شغل اه...
-
سراب سرخه
لغتنامه دهخدا
سراب سرخه . [ س َ س ُ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد واقع در 3 هزارگزی شمال خاوری الشتر و 3 هزارگزی شمال خاوری راه شوسه ٔ خرم آباد به الشتر. هوای آن سرد و دارای 150 تن سکنه است . آب آنجا از سراب سرخه تأمین میشود. ...
-
سرخه رباط
لغتنامه دهخدا
سرخه رباط. [ س ُ خ َ رَ ] (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ راست پی در سوادکوه مازندران در شمال فیروزکوه . (جغرافیای کیهان ).
-
سرخه کلا
لغتنامه دهخدا
سرخه کلا. [ س ُ خ َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهات آمل مازندران . (از ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 151).
-
سرخه کلا
لغتنامه دهخدا
سرخه کلا. [ س ُ خ َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولوپی سوادکوه . (از ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 156).
-
سرخه گاو
لغتنامه دهخدا
سرخه گاو. [ س ُ خ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مواضعخان بخش ورزقان شهرستان اهر. دارای 268 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
سرخه گاو
لغتنامه دهخدا
سرخه گاو. [ س ُ خ َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اوچ تپه ٔ بخش ترکمان شهرستان میانه . دارای 274 تن سکنه است . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و حبوبات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
سرخه حصار
لغتنامه دهخدا
سرخه حصار. [ س ُ خ َ ح ِ ] (اِخ )دهی از دهستان تیرچائی بخش ترکمان شهرستان میانه . دارای 187 تن سکنه است . آب آن از رود النجارق . محصول آن غلات و حبوبات . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
سرخه حصار
لغتنامه دهخدا
سرخه حصار. [ س ُ خ َ ح ِ ] (اِخ )دهی جزء دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران . دارای 200 تن سکنه است . آب آن از قنات . محصولات آن غلات و صیفی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
سرخه ده
لغتنامه دهخدا
سرخه ده . [ س ُ خ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان کرگاه بخش ویسیان شهرستان خرم آباد. دارای 200تن سکنه است . آب آن از چشمه ٔ سرخه . محصول آن غلات ، لبنیات و پشم است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
سرخه ده
لغتنامه دهخدا
سرخه ده . [ س ُ خ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان هزارجریب مازندران . (از ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 164).
-
سرخه ده
لغتنامه دهخدا
سرخه ده . [ س ُ خ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان جمعآبرود بخش حومه ٔ شهرستان دماوند. دارای 450 تن سکنه است . آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات ، گردو، قیسی و بنشن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
سرخه ده
لغتنامه دهخدا
سرخه ده . [ س ُ خ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش دستجرد شهرستان قم . دارای 390 تن سکنه است . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، بنشن ، باغات . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).