کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرجوخه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرجوخه
لغتنامه دهخدا
سرجوخه . [ س َ خ َ / خ ِ ] (اِ مرکب ) سرجوقه . فرمانده یک جوخه در نیروی نظامی که شامل شش تن است . درجه ای است پائین تر از گروهبان سوم ، بالاتر از سرباز یکم .
-
جستوجو در متن
-
سرناوی
لغتنامه دهخدا
سرناوی . [ س َ ] (اِ مرکب ) سرجوخه ٔ دریایی . (فرهنگستان ).
-
سرجوقه
لغتنامه دهخدا
سرجوقه . [ س َ ق َ / ق ِ ] (اِ مرکب ) رجوع به سرجوخه شود.
-
درجه دار
لغتنامه دهخدا
درجه دار. [ دَ رَ ج َ / ج ِ ] (نف مرکب ) درجه دارنده . دارای درجه و رتبه . || مدرّج . دارای تقسیمات جزئی ، چون خطکش درجه دار. || (اصطلاح نظامی ) فردی با درجه ٔ فروتر از ستوان سومی . (از سرجوخه تا استوار).
-
گروهبان
لغتنامه دهخدا
گروهبان .[ گ ُ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) نگاهبان گروه . مسئول تعلیم گروه سرباز و این درجه ای است بالاتر از سرجوخه . و گروهبانی دارای سه رتبت است : گروهبان سوم ، که مسئول گروه است ، گروهبان دوم که مسئول دسته است و گروهبان یکم یا سرگروهبان که مسئول گروهان ...
-
وکیل
لغتنامه دهخدا
وکیل . [ وَ ] (ع ص ، اِ) کارران . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (مهذب الاسماء) (شرح قاموس قزوینی ). آنکه بر وی کار گذارند، و برای جمع و مؤنث نیز گاه اطلاق گردد.(منتهی الارب ) (آنندراج ). آنکه کاری به وی واگذار شود. فعیل به معنی مفعول اس...
-
غ
لغتنامه دهخدا
غ . (حرف ) حرف بیست و دوم است از حروف الفبای فارسی و حرف نوزدهم از الفبای عربی و آخرین از حروف ابجد و در حساب جُمَّل آن را به هزار دارند و نام آن غین است ، و غین معجمه و غین منقوطه نیز گویند. و آن از حروف مستعلیة و حلق و مجهورة و مصمته و مائیة و قمری...
-
پیش آهنگی
لغتنامه دهخدا
پیش آهنگی . [ هََ ] (حامص مرکب ) عمل پیش آهنگ . || عمل گروهی از جوانان نیکوکار دارای تعلیمات و عملیات مخصوص و شعارهای مفید. سازمان پیشاهنگان - خلاصه ٔ تاریخچه ٔ تأسیس پیش آهنگی در جهان : این تشکیلات ابتدا در انگلستان برای یک قسم تربیت اخلاقی و اجتما...
-
بان
لغتنامه دهخدا
بان . (اِ) رئیس . || (پساوند) دارنده . دارا. (یادداشت مؤلف ). خداوند، و استعمال آن مرکب است . (شرفنامه ٔ منیری ). صاحب . (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). صاحب . خداوند. بزرگ . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). دارنده ٔ چیزی . (فرهنگ رشیدی ). در پهلوی پان ...