کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سحمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سحمة
لغتنامه دهخدا
سحمة. [ س َ م َ ] (اِخ ) ابن سعدبن عبداﷲ. از طایفه ٔ بنی انمار از قحطانیة، جد جاهلی است . قاضی یوسف [ یعقوب بن ابراهیم ] صاحب امام ابی حنیفه از فرزندان اوست . (الاعلام زرکلی ج 1 ص 258).
-
سحمة
لغتنامه دهخدا
سحمة. [ س َ م َ ] (اِخ ) بنت کعب بن عمروبن حل ، از طایفه ٔ قحطان . مادری است که در جاهلیت میزیسته و فرزندان او از دودمان عذرة زیداللات از طایفه ٔ کلب القحطانیه هستند. (الاعلام زرکلی ج 1 ص 258).
-
سحمة
لغتنامه دهخدا
سحمة. [ س ُ م َ ] (ع اِ) سیاهی . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). تاریکی . (مهذب الاسماء).
-
واژههای همآوا
-
صحمة
لغتنامه دهخدا
صحمة. [ ص ُ م َ ] (ع اِ) سیاهی بزردی مایل . یا تیرگی به اندک سیاهی یا سرخی در سپیدی . (منتهی الارب ).
-
سهمة
لغتنامه دهخدا
سهمة. [ س ُ م َ ] (ع اِ) خویشی . قرابت . (منتهی الارب ). خویشی . (دهار). || نصیب . (منتهی الارب ). بهره . (دهار).
-
جستوجو در متن
-
سحمی
لغتنامه دهخدا
سحمی . [ س ُ می ی ] (ص نسبی ) منسوب است به سحمة که بطنی است از تغلبه . (الانساب سمعانی ).