کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ستوا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ستوا
لغتنامه دهخدا
ستوا. [س َت ْ ] (اِخ ) نام بتی است که از سنگ تراشیده اند بشکل پیرزنی در موضع بامیان قریب به خنگ بت و سرخ بت و اورا نسرم بر وزن همدم میگویند. (برهان ) (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
سطوع
لغتنامه دهخدا
سطوع . [ س ُ ] (ع مص ) بلند شدن . (غیاث ) (آنندراج ). بالا رفتن و منتشر کردن . (اقرب الموارد). برآمدن وبلند گردیدن . (منتهی الارب ). || دمیدن بوی و صبح . (المصادر زوزنی ) (اقرب الموارد). دمیدن بوی .(دهار). || برآمدن برق و نور. (اقرب الموارد). || برخا...
-
جستوجو در متن
-
نسرم
لغتنامه دهخدا
نسرم . [ ن َ رَ ] (اِخ ) نام بتی است به صورت زنی در بتخانه ٔ بامیان نزدیک به سرخ بت و خنگ بت . (برهان قاطع) (از فرهنگ نظام ) (از انجمن آرا) (از جهانگیری ). از کوه تراشیده اند، به شکل زنی است و از آن دو خردتر است و از آثار بودائیان ، چه وقتی خراسان ای...
-
رواقیان
لغتنامه دهخدا
رواقیان . [ رِ ] (اِخ ) ج ِ رواقی . رواقیون . اهل اسطوانه . (دزی ج 1 ص 22). حکمای اشراقیان که از مکاشفه احوال ضمائر معلوم می کردند و در کتابی نوشته بودکه رواقیان از آن گویند که ایشان بر رواق نشسته معالجه ٔ بیماران می کردند و احتیاج به نبض گیری نداشتن...