کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سترونی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نازائی
لغتنامه دهخدا
نازائی . (حامص مرکب ) عُقم . سترونی . عقر. عقارت . عُقرت . نازائیدن . نازا بودن . زائنده نبودن .
-
نازایندگی
لغتنامه دهخدا
نازایندگی . [ ی َ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) عقیمی . (ناظم الاطباء). عُقم . عقم . عقرة. (از منتهی الارب ). زاینده نبودن . سترونی .
-
عقم
لغتنامه دهخدا
عقم .[ ع ُ ] (ع اِمص ) نازایندگی ، و شکستگی است در زهدان که به سبب آن آبستن نشود. (منتهی الارب ). سترونی . عَقم . و رجوع به عَقم شود. || (ص ، اِ) ج ِ عَقیم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عقیم شود.