کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سبکتکین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سبکتکین
لغتنامه دهخدا
سبکتکین . [س َ ب ُ ت َ ] (مغولی ، ص مرکب ) رجوع به سبکتگین شود.
-
جستوجو در متن
-
ناصرالدین
لغتنامه دهخدا
ناصرالدین . [ ص ِ رُدْ دی ] (اِخ ) سبکتکین . لقبی است که ملک نوح پس از شکستن ابوعلی سیمجور به سبکتکین داد. رجوع به سبکتکین ناصرالدین شود.
-
ابومنصور
لغتنامه دهخدا
ابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) سبکتکین . سیف الدوله . رجوع به سبکتکین شود.
-
ابومنصور
لغتنامه دهخدا
ابومنصور. [ اَ م َ] (اِخ ) ناصرالدین سبکتکین . رجوع به سبکتکین شود.
-
ابومنصور
لغتنامه دهخدا
ابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) سیف الدوله سبکتکین غزنوی (366 - 387 هَ . ق .). رجوع به سبکتکین شود.
-
نصر
لغتنامه دهخدا
نصر. [ ن َ ](اِخ ) ابن سبکتکین . رجوع به نصربن ناصرالدین شود.
-
سبکتگین
لغتنامه دهخدا
سبکتگین . [ س َ ب ُ ت َ ] (مغولی ، ص مرکب ) سبکتکین .
-
ابواحمد
لغتنامه دهخدا
ابواحمد. [ اَ اَ م َ ] (اِخ ) رجوع به محمدبن محمودبن سبکتکین شود.
-
محمود
لغتنامه دهخدا
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن سبکتکین . رجوع به محمود غزنوی شود.
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) غزنوی . رجوع به اسماعیل بن سبکتکین شود.
-
معین الدوله
لغتنامه دهخدا
معین الدوله . [ م ُ نُدْ دَ / دُو ل َ ] (اِخ )بنقل بیرونی در آثار الباقیه یکی از دو لقبی است که از حضرت خلافت برای سبکتکین پدر محمود غزنوی صادر شده بود. و رجوع به آثارالباقیه ص 134 و سبکتکین شود.
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) بروزگار محمودبن سبکتکین قاضی بلخ بود. (تاریخ بیهقی ).
-
ابوالفتح
لغتنامه دهخدا
ابوالفتح . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) مودودبن مسعودبن محمودبن سبکتکین . ملقب به شهاب الدوله . رجوع به مودود... شود.
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمودبن ابراهیم بن مسعودبن محمودبن سبکتکین . رجوع به محمود... شود.