کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساوجی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نجم ساوجی
لغتنامه دهخدا
نجم ساوجی . [ ن َ م ِ وَ ] (اِخ ) رجوع به یعقوبی ساوجی شود.
-
مجدالدین ساوجی
لغتنامه دهخدا
مجدالدین ساوجی . [ م َ دُدْ دی ن ِ وَ ] (اِخ ) حاج میرزا ابوالفضل مجدالدین محمدبن فضل اﷲ (1247 - 1312 هَ . ق .) از شعرا و دانشمندان قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری بود و از علوم ادبی و علمی و طبیعی بهره ٔ وافی داشت و بنا به تصریح المآثر و الاَّثا...
-
باذلی ساوجی
لغتنامه دهخدا
باذلی ساوجی . [ ذِی ِ وَ ] (اِخ ) مردی بسیار افتاده و کم آزار است و نستعلیق را بد نمی نویسد. چنان بی باک و دلیر است که وقتی شب و روز از درد دندان بیقرار بود چند بار مرا بدستگاه حجامتی آورد و نتوانست بکشیدن دندان قرار بدهد.بالاخره روزی دستهایش را محکم...
-
الفتی ساوجی
لغتنامه دهخدا
الفتی ساوجی . [ اُ ف َی ِ وَ ] (اِخ ) فرزند حسین ساوجی . شاعر قرن یازدهم هجری . وی بهند سفر کرد و از مقربان عبداﷲ قطب شاه شد، و رساله ای در عروض و قافیه بنام او تألیف کرد. در اواخر عمر به اصفهان آمد و با نصرآبادی صاحب تذکره ٔ نصرآبادی ملاقات نمود. ش...
-
حریفی ساوجی
لغتنامه دهخدا
حریفی ساوجی . [ ح َ ی ِ وَ ] (اِخ ) رجوع به حریفی اصفهانی شود. (ذریعه ج 9 ص 234).
-
نظام الدین ساوجی
لغتنامه دهخدا
نظام الدین ساوجی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ وَ ] (اِخ ) محمدبن حسین قرشی ساوجی ، از علمای امامیه ٔ قرن یازدهم و از شاگردان و پروردگان شیخ بهائی است . در دربار شاه عباس اول صفوی حرمتی داشته و به امر پادشاه به اتمام جامع عباسی تألیف ناتمام استاد خود پرداخته ...
-
حبیب اﷲ ساوجی
لغتنامه دهخدا
حبیب اﷲ ساوجی . [ ح َ بُل ْ لاهَِ وَ ] (اِخ ) رجوع به حبیب اﷲبن علی مدد شود.
-
حبیب اﷲ ساوجی
لغتنامه دهخدا
حبیب اﷲ ساوجی . [ ح َ بُل ْ لاهَِ وَ ] (اِخ ) کریم الدین خواجه ... پیش کار انیس الحضرة دورمش خان لله ٔ سام میرزا صفوی والی خراسان . وی به سال 927 هَ .ق . به اتفاق سام میرزا به وزارت خراسان آمد. خوندمیر در حبیب السیر آرد که : وی حامل منشور حکومت خراسا...
-
جستوجو در متن
-
جمال الدین
لغتنامه دهخدا
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) سلمان ساوجی . رجوع به سلمان ساوجی در همین لغت نامه شود.
-
قاضی عمر
لغتنامه دهخدا
قاضی عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن سهلان ساوجی . رجوع به قاضی ساوجی عمر شود.
-
حبیب اﷲ کدخدا
لغتنامه دهخدا
حبیب اﷲ کدخدا. [ ح َ بُل ْ لاهَِ ک َ خ ُ ] (اِخ ) رجوع به حبیب اﷲ ساوجی شود.
-
سفیداج
لغتنامه دهخدا
سفیداج . [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) همان سفیدآب است : تا به زرین خشت خورشید سفیداج سحرمیدهد معمار گیتی زیب این نه نردبان .سلمان ساوجی .
-
آتش برزین
لغتنامه دهخدا
آتش برزین . [ ت َ ش ِ ب َ ] (اِخ ) آذر برزین : کسی که آتش برزین ندیده بود بدیدرخش چو آتش و زلفش دمیده ریحانش .سلمان ساوجی .
-
آرستن
لغتنامه دهخدا
آرستن . [ رَ ت َ ] (مص ) مخفف آراستن : بسیار مشو غره بدین حسن دلاویزکاین حسن دلاویز تو از عشق من آرست .سلمان ساوجی .
-
نظام الدین
لغتنامه دهخدا
نظام الدین .[ ن ِ م ُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن حسین قرشی . رجوع به نظام الدین ساوجی و رجوع به ریحانة الادب ج 4 ص 314 شود.