کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سانه
لغتنامه دهخدا
سانه . [ ن َ ] (اِخ ) یا اوسئیر . شهری عربی ، حاکم نشین یمن و دارای 25000 تن سکنه است . محل صادرات قهوه است .(از لاروس ). رجوع معجم البلدان و رجوع به سان شود.
-
واژههای همآوا
-
سانح
لغتنامه دهخدا
سانح . [ ن ِ ] (ع ص ، اِ) صیدی که از جانب دست چپ بطرف دست راست تیرانداز درآید و این طور صید را مبارک دانند و بارح را که ضد این است شوم گویند. (منتهی الارب ) (غیاث ) (آنندراج ): العرب تتیمن بالسانح و تتشأم بالبارح و منه مثل : من لی بالسانح بعد البارح...
-
سعنه
لغتنامه دهخدا
سعنه . [ س َ ن َ ] (ع ص ) میمون و مبارک یا نامبارک . || شی ٔ اندک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازاقرب الموارد). || حقیر. (منتهی الارب ).
-
سعنه
لغتنامه دهخدا
سعنه .[ س ُ ن َ ] (ع اِ) سایه پوش بام یا سایه پوش . || چوب دهن دلو و هرگاه دوتا باشند آن هردو را عرقوتان گویند. || آنچه از لب پائین شتر فروهشته باشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
سانا
لغتنامه دهخدا
سانا. (اِخ ) یا اُسئیر . شهری است عربی پایتخت یمن دارای 25000 تن سکنه است . از محصولات صادراتی آن قهوه است . رجوع به سانه و صنعاء شود.