کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سالهاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سالهاری
لغتنامه دهخدا
سالهاری . (اِخ ) نام مردم رامیان بهندوستان . (از حدود العالم ).
-
جستوجو در متن
-
رامیان
لغتنامه دهخدا
رامیان . (اِخ ) مؤلف حدودالعالم گوید: شهری است بر سر تلی عظیم و اندر وی اندکی مسلمانند و ایشان را سالهاری خوانند و دیگر همه بت پرستانند و آنجا برده ٔ هندو و جهاز هندوان افتد بسیار، و سلطان وی از قبل امیر مولتان است و بر در شهر بتخانه ای است و اندر ا...
-
بت پرست
لغتنامه دهخدا
بت پرست . [ ب ُ پ َ رَ ] (نف مرکب ) که بت پرستد. وثنی . (دهار). شمن . نگارپرست . صنم پرست . (آنندراج ). عابد اصنام . عابد صنم . که به عبادت اصنام پردازد. کسی که بت را ستایش کند. (ناظم الاطباء). وثنی : اندر وی اندکی مسلمانانند و ایشان را سالهاری خوانن...