کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سالن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سالن
لغتنامه دهخدا
سالن . [ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) سالون . اطاق بزرگ مخصوص پذیرایی . || اطاق بزرگ که در آن مردمان فراهم آیند و کارهای هنری چون فیلم ، تآتر، تابلوهای نقاشی و غیره را ببینند. || اطاقی که برای استراحت در آن نشینند.
-
جستوجو در متن
-
سالون
لغتنامه دهخدا
سالون . [ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) رجوع به سالن شود.
-
کولر
لغتنامه دهخدا
کولر. [ ل ِ ] (انگلیسی ، اِ) دستگاهی که هوای اطاق و سالن را خنک کند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
طالار
لغتنامه دهخدا
طالار. (اِ) تالار. اطاق بزرگ مستطیلی که غالباً در منازل برای پذیرائی اختصاص داده میشود. سالن . رجوع به تالار شود.
-
بلیاردچی
لغتنامه دهخدا
بلیاردچی . [ ب ِل ْ ] (اِ مرکب ) متصدی سالن بلیارد. رجوع به بیلیارد و بیلیاردچی شود.
-
سردشت
لغتنامه دهخدا
سردشت . [س َ دَ ] (اِخ ) نام یکی از بخش های شهرستان دزفول است . این بخش در قسمت خاوری شهرستان دزفول واقع و حدود آن بقرار زیر است : از طرف شمال کوه سالن ، از خاور کوه تفتان و شهرستان شهرکرد و از جنوب و باختر بخش اندیمشک . موقعیت طبیعی کوهستانی و کوه ه...
-
هارلینگن
لغتنامه دهخدا
هارلینگن . [ گ ِ ] (اِخ ) نام بندری است در ایالت فریسلند ، واقع در هلند مرکز راه آهن لیوواردن . بنابه آمارگیری سال 1957 م . یازده هزارو پانصد و هفتاد و هشت تن جمعیت دارد. قسمت های قابل ملاحظه ٔ آن عبارت از سالن شهرداری و کلیسای غرب است که قسمتی از قل...
-
مهمانخانه
لغتنامه دهخدا
مهمانخانه . [ م ِ ن َ / ن ِ ](اِ مرکب ) خانه که برای فرود آمدن مهمان اختصاص داده باشند. قسمتی در ساختمان خانه (اطاق یا سالن ) که اختصاص به مهمان دهند. || مضیفة. دارالضیافة. مأدبة : گفتند یا رسول اﷲ آنچ ما خوردیم از طعامهای مهمانخانه ٔ تو نبود. (تاری...
-
پرته
لغتنامه دهخدا
پرته . [ رُ ت ِ ] (اِخ ) الکساندر پل . نقاش فرانسوی ، متولد و متوفی بپاریس (1826-1890م .). او درابتدا مستخدم پست بود و از 1853 تا 1855 بمطالعه و تحصیل پرداخت . در فوریه ٔ سال 1855 ژنرال بسکه او را به قرم (کریمه ) برد. پس از مراجعت بپاریس وی چهار پرده...
-
دزفول
لغتنامه دهخدا
دزفول . [ دِ ] (اِخ ) (شهرستان ...) یکی از شهرستانهای استان ششم کشور است . حدود: از طرف شمال به شهرستان خرم آباد و بروجرد، از جنوب به شهرستان اهواز، از خاور به شهرستان شوشتر، از باختر به شهرستان دشت میشان . هوای شهرستان گرمسیر است درجه ٔ حرارت تابستا...
-
رافائل
لغتنامه دهخدا
رافائل . [ ءِ ] (اِخ ) سانتی یا سانزیو نقاش بزرگ و نامی ایتالیایی که بسال 1483 م . در شهرک اوربین واقع در 280 هزار متری شمال رم به دنیا آمد، وی از کودکی به نقاشی علاقه ٔ وافری داشت و نخست در خدمت پدر خویش بکسب این هنر پرداخت ، آنگاه در 17 سالگی برای ...
-
نانخورش
لغتنامه دهخدا
نانخورش . [ خوَ / خ ُ رِ ] (اِ مرکب ) آنچه که نان به آن خورده شود خواه آن چیز نمکین باشد خواه شیرین خواه ترش ، به هندی سالن گویند. (غیاث اللغات ). تره و ترب و پیاز و جز آن که بدان نان خورده شود. (آنندراج ). صغ. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (ترجمان ا...
-
رامسر
لغتنامه دهخدا
رامسر. [ س َ ] (اِخ ) نام شهرکی مرکزبخش رامسر از شهرستان شهسوار، واقع در 22هزارگزی شمال باختری شهسوار و 116هزارگزی رشت که در دامنه ٔ آخرین رشته ارتفاعات پوشیده از جنگل های سبز و خرم سلسله ٔ جبال البرز در ساحل دریای خزر قرار گرفته است . مختصات جغرافیا...
-
کاخ آینه خانه
لغتنامه دهخدا
کاخ آینه خانه . [ خ ِ ی ِ ن َ / ن ِ، ن َ / ن ِ ] (اِخ ) از ابنیه ٔ عهد صفوی در اصفهان . در گزارشهای باستان شناسی آمده : عمارت آئینه خانه بفاصله ٔ تقریباً پنجاه متر در مشرق کارخانه ٔ هفت دست فعلی و شصت متر فاصله از رودخانه ٔ زاینده رود به سمت پل خواجو...