کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سافعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سافعة
لغتنامه دهخدا
سافعة. [ ف ِ ع َ ] (ع ص ) سموم سافعه ؛ بادهای گرمی که روی را بسوزاند و رنگ آن را برگرداند. ج ، سوافع. (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
صافات
لغتنامه دهخدا
صافات . [ صاف ْ فا ] (ع ص ، اِ) ج ِ صافّة. صف زدگان . (مقدمه ٔ لغت میر سیدشریف جرجانی ). فرشتگان صف زده . قوله تعالی : و الصافات صفاً (قرآن 1/37)؛ سوگند به فرشتگان صف زده . فرشتگان صف زده تسبیح گویان در آسمان و مر ایشان را مراتب است که بر آن قیام دار...