کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سافرات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سافرات
لغتنامه دهخدا
سافرات . [ ف ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ سافرة. رجوع به سافرة شود.
-
واژههای مشابه
-
سافرات الوجوه
لغتنامه دهخدا
سافرات الوجوه . [ ف ِ تُل ْ وُ ] (ع ص مرکب ) زنان گشاده روی : عورات سافرات الوجوه و رجال را حافیات الارجل از خانه ها بیرون می آورد. (جهانگشای جوینی ).
-
جستوجو در متن
-
حافی
لغتنامه دهخدا
حافی . (ع ص ) نعت فاعلی از حَفی ً و حِفْوةً. برهنه پای . (منتهی الارب ). پابرهنه . (منتهی الارب ) : التزام کرد عورات را سافرات الوجوه ، و رجال را حافیات الارجل از خانها بیرون آورد. (جهانگشای جوینی ).آن یکی تا کعبه حافی میرودوآن یکی تا مسجد از خود می ...