کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساعور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساعور
لغتنامه دهخدا
ساعور.(ع اِ) تنور. || تنور زیر زمین . (مهذب الاسماء) (قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (استینگاس ) (ناظم الاطباء). || آتش . (شرح قاموس ). || مقدم نصاری در شناخت طب . (شرح قاموس ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (استینگاس ) (ناظم الاطباء). || هر رئیس ا...
-
جستوجو در متن
-
هارون
لغتنامه دهخدا
هارون . (اِخ ) ابن صاعد، پسر هارون صابئی ، مکنی به ابونصر. اهل بغداد و مقیم در همانجا، در طبابت دست داشت و به درمان و معالجه بیماران مشهور بود. وی رئیس و ساعور پزشکان در بیمارستان عضدی بود. در رمضان سال 444 هَ . ق . وفات یافت . (اخبارالحکماء ص 338).