کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساعت زنانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ساعت زنانه
لغتنامه دهخدا
ساعت زنانه . [ ع َ ت ِ زَ ن َ / ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعتهای کوچک ظریف مچی که زنان دارند.
-
جستوجو در متن
-
قجری
لغتنامه دهخدا
قجری . [ ق َ ج َ ] (ص نسبی ) (شلیته ٔ...) نوعی شلوار زنانه .
-
چپگن
لغتنامه دهخدا
چپگن . [ چ َ گ َ / گ ِ ] (اِ) نوعی لباس . نوعی جامه ٔ زنانه . قسمی لباس زنانه . نوعی جامه با پارچه ٔ ستبر و آستین دراز شکافته که آستین های آن را پشت گردن توان افکند و زنان تاتار دارند. رجوع به چپکن شود.
-
ژاکت
لغتنامه دهخدا
ژاکت . [ ک ِ ] (فرانسوی ، اِ) نام نوعی از لباس مردانه که در مواقع رسمی پوشند. || نام قسمی از لباس زنانه .
-
عورتانه
لغتنامه دهخدا
عورتانه . [ ع َ / عُو رَ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) منسوب و متعلق به زن و متشابه و مانند آن . زنانه . (ناظم الاطباء).
-
غسلة
لغتنامه دهخدا
غسلة. [ غ َ ل َ ] (ع اِ) حیض و عادت زنانه . فلانة فی غسلتها. (دزی ج 2 ص 212).
-
جیغ و ویغ
لغتنامه دهخدا
جیغ و ویغ. [ غ ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع )- جیغویغ. جیغ و ویغ کردن ؛ هیاهو و جار و جنجال راه انداختن با آواز زنانه .
-
چاخچور
لغتنامه دهخدا
چاخچور. (اِ) چاقچور. نوعی جامه ٔ زنانه مخصوص پوشانیدن ساق پا که زنان هنگام بیرون رفتن از خانه می پوشیده اند. رجوع به چادر چاخچور شود.
-
تامست
لغتنامه دهخدا
تامست .[ م َ ] (اِخ ) قریه ای است کتامه و زنانه را نزدیک مسیله و اشیر، در مغرب . (از معجم البلدان ج 2 ص 354).
-
دوبندی
لغتنامه دهخدا
دوبندی . [ دُ ب َ ] (اِ مرکب ) در لهجه ٔ امروز آذربایجان کفش را گویند. نوعی کفش بنددار زنانه .
-
نسوانی
لغتنامه دهخدا
نسوانی . [ ن ِس ْ ] (ص نسبی ) منسوب به زن . زنانه . (ناظم الاطباء). رجوع به نسوان شود.
-
نسوی
لغتنامه دهخدا
نسوی . [ ن ِس ْ وی ی ] (ع ص نسبی ) زنانه . (ناظم الاطباء). منسوب به نسْوة است . (از اقرب الموارد) (از المنجد).
-
نسوی
لغتنامه دهخدا
نسوی . [ ن ُس ْ وی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به نُسْوة. (از المنجد). زنانه . نِسْوی .
-
پاشنه بلند
لغتنامه دهخدا
پاشنه بلند. [ ن َ / ن ِ ب ُ ل َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) کفش زنانه که پاشنه ٔ بلند دارد.