کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساطح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساطح
لغتنامه دهخدا
ساطح . [ طِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جانکی بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 41هزارگزی جنوب خاوری لردگان ، کنار آب خرسان . کوهستانی و هوایش معتدل ، و آبش از چشمه و محصولش غلات است ، 646 تن سکنه دارد که به زراعت مشغولند، از صنایع دستی محلی بافتن گل...
-
ساطح
لغتنامه دهخدا
ساطح . [ طِ ] (ع ص ) گسترنده . || خدای تبارک و تعالی که میگستراند زمین را. (ناظم الاطباء). || برزمین افکننده . (منتهی الارب ) (المنجد).