کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساسو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساسو
لغتنامه دهخدا
ساسو. (اِخ ) نام مردی است . (اشتینگاس ) (ناظم الاطباء) .
-
جستوجو در متن
-
سوس
لغتنامه دهخدا
سوس . (از ع ،اِ) از «سوس » تازی ، آرامی «شوشا»، یونانی «سس » ، آشوری «ساسو» به معنی بید است . (از حاشیه ٔ برهان قاطعچ معین ). کرمی باشد که جامه های ابریشمی را ضایع کند. (برهان ) (غیاث ). کرمکی که در پشم افتد. (آنندراج ) (بحر الجواهر) (منتهی الارب ). ...
-
ساس
لغتنامه دهخدا
ساس . (اِ) نام کرمی است از مقوله ٔ کیک و شپش فاما از آنها بزرگتر باشد، و خون مردم بخورد و چون آن را بگیرند دست را بدبوی سازد. (جهانگیری ) (برهان ). کرم بدبو که در چهار پای باشد. (غیاث ). بزبان دارالمرز و گیلان کرمک خرد که خون مکد. (رشیدی ). بزبان دری...