کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سازواری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سازواری
لغتنامه دهخدا
سازواری . (حامص مرکب ) عمل سازوار. سازوار بودن . سازگاری . (انجمن آرا) (آنندراج ). موافقت در کارها. (برهان ). الفت . (منتهی الارب ). سازوار آمدن . سازگار بودن . سازگارآمدن . سازنده بودن . سازش . ساختن . اتفاق . وفق . وفاق . موافقت . توافق . || موافقت...
-
جستوجو در متن
-
التیام پذیر
لغتنامه دهخدا
التیام پذیر. [ اِ پ َ ] (نف مرکب ) پذیرنده ٔ التیام . سازواری پذیر. آنچه درخور سازواری دادن باشد. رجوع به التیام (از ماده ٔ ل . ء. م ) شود.
-
تلائم
لغتنامه دهخدا
تلائم . [ ت َ ءُ ] (ع مص ) سازواری . سازگاری و رجوع به تلاؤم شود.
-
توارع
لغتنامه دهخدا
توارع . [ ت َ رُ ] (ع مص ) سازواری کردن با هم و آرمیدن . (ناظم الاطباء).
-
مقاماة
لغتنامه دهخدا
مقاماة. [ م ُ ] (ع مص ) (از «ق م ی ») سازواری کردن . گویند: مایقامینی الشی ٔ؛ ای مایوافقنی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ما یقامینی الشی ٔ مقاماة؛ سازواری و موافقت نکرد مرا آن چیز. (ناظم الاطباء).
-
وفاقة
لغتنامه دهخدا
وفاقة. [ وِ ق َ ] (ع مص ) سازوار آمدن . (المصادر زوزنی ). موافقت و سازواری کردن . (آنندراج ). رجوع به وفاق شود.
-
تهایو
لغتنامه دهخدا
تهایؤ. [ ت َ ی ُءْ ] (ع مص ) با هم سازواری و موافقت کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
تلئیم
لغتنامه دهخدا
تلئیم . [ ت َ ] (ع مص ) اصلاح کردن و فراهم آوردن . (از اقرب الموارد). بار دیگر سازواری کردن و اصلاح نمودن . (ناظم الاطباء).
-
موأمة
لغتنامه دهخدا
موأمة. [ م ُ ءَ م َ ] (ع مص ) سازواری کردن با کسی . || مباهات کردن با کسی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
موانحة
لغتنامه دهخدا
موانحة. [ م ُ ن َ ح َ ] (ع مص ) سازواری کردن با کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
ناچسپ
لغتنامه دهخدا
ناچسپ . [ چ َ ] (نف مرکب ) ناچسپان . نامناسب . نالایق . ناشایسته . بی لیاقت . (ناظم الاطباء). || آن که هماهنگی ندارد. آن که با تو سازواری ندارد.
-
مرافات
لغتنامه دهخدا
مرافات . [ م ُ ] (ع اِمص ) موافقت . مدارات . اتفاق . (یادداشت مؤلف ). سازواری . مرافاة. رجوع به مرافاة شود.
-
ملأمة
لغتنامه دهخدا
ملأمة. [ م ُ ءَ م َ ] (ع مص ) سازواری کردن و صلح کردن میان قوم . (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
التیام دادن
لغتنامه دهخدا
التیام دادن . [ اِ دَ ] (مص مرکب ) سازواری دادن . پیوند دادن . رجوع به التیام (از «ل ٔم ») شود.