کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سارای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سارای
لغتنامه دهخدا
سارای . (اِخ ) (اسیره ٔ من ) اسم اصلی ساره است که زوجه ٔ ابراهیم بود. (قاموس کتاب مقدس ). رجوع به ساره شود.
-
سارای
لغتنامه دهخدا
سارای . (اِخ ) موریس . سردار فرانسوی متولد کارکاسون (1856 - 1929 م .) است . بسال 1914 در جنگ مارن با عنوان فرماندهی قشون سوم فرانسه سهم مهمی داشت . در 1915 بفرماندهی سپاه خاور در جنگ سالونیک شرکت جست . بسال 1914 عنوان کمیسر عالی فرانسه را در سوریه یا...
-
جستوجو در متن
-
سارة
لغتنامه دهخدا
سارة. [ رَ ] (اِخ ) ساره . بنت هادان . ابن باخور یکی از دو زن ابراهیم پیامبرو مادر اسحاق است . وی دختر عم ابراهیم و از زیبارویان روزگار خویش بود. وقتی که نمرود در کار ابراهیم عاجز شد و از او خواست که بابل را ترک گوید ابراهیم ساره را نیز با خود از باب...
-
ازرقی
لغتنامه دهخدا
ازرقی . [ اَ رَ ] (اِخ ) هروی ابوبکر زین الدین بن اسماعیل الورّاق الازرقی الهروی . پدر وی اسماعیل ورّاق معاصر فردوسی بود و فردوسی هنگام فرار از سلطان محمود غزنوی چون بهرات رسیدبخانه ٔ او نزول کرد و مدت ششماه در منزل او متواری بود. از بعض ابیات او معل...