کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساحیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساحیة
لغتنامه دهخدا
ساحیة. [ ی َ ] (ع ص ، اِ) باران سخت که پوست از روی زمین ببرد. (مهذب الاسماء). باران سخت که زمین را رندد. || سیل که همه ٔ زمین رابکاود و همه چیز را برد. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
ساحبة
لغتنامه دهخدا
ساحبة. [ ح ِ ب َ ] (ع ص ، اِ) باران شدید. (از شروح نصاب به نقل از غیاث ) (آنندراج ). ظاهراً مصحف ساحیة است .
-
سحساح
لغتنامه دهخدا
سحساح . [ س َ ] (ع ص ، اِ) باران سخت ریزان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) : و این داهیه تا سه عام بر خاص و عام متواتر و ساحیه و سحساح خطوب و خطر بر ساحة و سحسح ایران متقاطر بودی . (دره ٔ نادره چ شهیدی ص 676).