کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زیوار
لغتنامه دهخدا
زیوار. [ زی ] (اِ) سویت و مساوی بودن و برابری باشد. (برهان ) (آنندراج ).برابری و مساوات و یکسانی و سویت و عدالت . (ناظم الاطباء). سویت و برابری باشد. (جهانگیری ) : بی شبهه ستوه از غم و اندوه من آیندگر خلق جهان جمله به زیوار پذیرند. سوزنی (از جهانگیری...
-
زیوار
لغتنامه دهخدا
زیوار. [ زی ] (اِ) کوچه و برزن خواه در شهر باشد و یا در ده و روستا. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).- زیوارآرا ؛ آنکه کوی و برزن راآرایش می کند. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
-
زیوار
لغتنامه دهخدا
زیوار. [ زی ] (اِخ ) دهی از دهستان سوسن است که در بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز واقع است و 195 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).