کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زینهارخواری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زینهارخواری
لغتنامه دهخدا
زینهارخواری . [ خوا / خا ] (حامص مرکب ) خیانت در امانت . غدر. خیانت . (یادداشت بخطمرحوم دهخدا). خیانت . مقابل زنهارداری . (فرهنگ فارسی معین ). || عهدشکنی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). پیمان شکنی . (فرهنگ فارسی معین ) : دلی دارم بدستت زینهاری ندید از ت...
-
جستوجو در متن
-
زینهارداری
لغتنامه دهخدا
زینهارداری . (حامص مرکب ) پای بندی به عهد و پیمان . وفاداری . (فرهنگ فارسی معین ). نگهداری عهد و پیمان . پای بند بودن به عهد و پیمان و قرار. || امانت .مقابل زینهارخواری . (فرهنگ فارسی معین ). امانت داری .و رجوع به زنهار و زینهار و ترکیبهای این دو شود...
-
زینهاری
لغتنامه دهخدا
زینهاری . (ص نسبی ) پناه آورنده و پناه داده شده . (برهان ) (آنندراج ). کسی که امان و مهلت طلبد. ج ، زینهاریان . (فرهنگ فارسی معین ). به امان آمده . پناهنده . ملتجی . امان یافته . مستأمن . امانخواه . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : که خاقان چین زینهاری ش...
-
غدر
لغتنامه دهخدا
غدر. [ غ َ ] (ع مص ) بیوفائی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). بیوفائی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). نقض عهد و خیانت ، و گویند غدر برای معنی اخلال در چیزی و ترک آن وضع شده و معنی نقض عهد از آن مأخوذ است . (از اقرب الموارد). ضد وف...
-
شکستن
لغتنامه دهخدا
شکستن . [ ش ِ ک َ ت َ ] (مص ) چیزی را چندین پاره کردن و خرد کردن و ریزریز کردن . (ناظم الاطباء). خرد کردن . قطعه قطعه کردن . پاره پاره کردن . کسر. اشکستن . بشکستن . تفتیت . وطس . هدّ. فض ّ. وقم . اسم مصدر از آن شکنش است که مرخم آن شکن مستعمل است . (ی...