کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیراب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
زیرآب
لغتنامه دهخدا
زیرآب . (اِ مرکب ) مجرایی است در ته مخزنهای آب که هنگام خالی کردن آب ، آن را بگشایند. (فرهنگ عامیانه ٔ جمال زاده ). مخرجی دربسته در تک خزانه یاحوض یا آب انبار و غیره که به چاهی یا مغاکی منتهی میشود تا آنگاه که خواهند، آن را باز کنند و آبدان ازآب و لج...
-
زیرآب
لغتنامه دهخدا
زیرآب . (اِخ ) دهی از دهستان خسویه است که در بخش داراب شهرستان فسا واقع است و 538 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). رجوع به فارسنامه ٔ ناصری شود.
-
زیرآب
لغتنامه دهخدا
زیرآب . (اِخ ) نام ایستگاهی است بین شاهی و تهران و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). قریه ٔ مهم بلوک آنند در ناحیه ٔ ولوپی سوادکوه و هیجدهمین ایستگاه راه آهن تهران - بندر شاه . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). حد شمالی سوادکوه است و در زیرآ...
-
علی آباد زیرآب
لغتنامه دهخدا
علی آباد زیرآب . [ ع َ دِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان محلات واقع در 6 هزارگزی جنوب محلات و متصل به جاده ٔ شوسه ٔ دلیجان به خمین . ناحیه ای است دامنه و سردسیر، و دارای 60 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و پ...
-
واژههای همآوا
-
زیرآب
لغتنامه دهخدا
زیرآب . (اِ مرکب ) مجرایی است در ته مخزنهای آب که هنگام خالی کردن آب ، آن را بگشایند. (فرهنگ عامیانه ٔ جمال زاده ). مخرجی دربسته در تک خزانه یاحوض یا آب انبار و غیره که به چاهی یا مغاکی منتهی میشود تا آنگاه که خواهند، آن را باز کنند و آبدان ازآب و لج...
-
زیرآب
لغتنامه دهخدا
زیرآب . (اِخ ) دهی از دهستان خسویه است که در بخش داراب شهرستان فسا واقع است و 538 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). رجوع به فارسنامه ٔ ناصری شود.
-
زیرآب
لغتنامه دهخدا
زیرآب . (اِخ ) نام ایستگاهی است بین شاهی و تهران و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). قریه ٔ مهم بلوک آنند در ناحیه ٔ ولوپی سوادکوه و هیجدهمین ایستگاه راه آهن تهران - بندر شاه . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). حد شمالی سوادکوه است و در زیرآ...
-
جستوجو در متن
-
آنند
لغتنامه دهخدا
آنند. [ ن َن ْ ] (اِخ ) یا آنند و زیراب . نام خُرّه ای از ولوپی سوادکوه ، و قریه ٔ بزرگ آن زیراب است .
-
خلیل کلا
لغتنامه دهخدا
خلیل کلا. [ خ َ ک َ ] (اِخ ) نام قریتی است از قرای بلوک زیرآب مازندران . (یادداشت بخط مؤلف ). در فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 آمده است : دهی است از دهستان راستوپی بخش سوادکوه شهرستان شاهی . واقع در سه هزارگزی باختری زیرآب .
-
شیرگاه
لغتنامه دهخدا
شیرگاه . (اِخ ) نام ایستگاه نوزدهم راه آهن شمال میان زیراب و شاهی در 314 هزارگزی تهران که در قصبه ٔ شیرگاه قرار دارد. (یادداشت مؤلف ).
-
خرمندچال
لغتنامه دهخدا
خرمندچال . [ خ ُ م َ ] (اِخ ) نام ناحیتی است از نواحی زیراب وابسته ٔ ولوپی از رستاقهای سوادکوه . (ازمازندران و استراباد رابینو ترجمه ٔ فارسی ص 156).
-
کنیج کلا
لغتنامه دهخدا
کنیج کلا. [ ک َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان راستوپی است که در بخش سوادکوه شهرستان شاهی و یک هزار گزی باختر زیرآب واقع است و 2600 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
قادیکلا
لغتنامه دهخدا
قادیکلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان راستوپی بخش سوادکوه شهرستان شاهی ، در 2500گزی شمال زیرآب و یکهزارگزی راه آهن و شوسه ٔ شاهی تهران و در سرزمین کوهستانی واقع و هوای آن معتدل مرطوب و مالاریائی است و دارای 1340 تن سکنه میباشد. آب آن از چشمه و رو...