کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زیاف
لغتنامه دهخدا
زیاف . (ع ص ، اِ) ج ِ زیف . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به همین کلمه شود.
-
زیاف
لغتنامه دهخدا
زیاف . [ زَی ْ یا ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اسد، بمناسبت تبخترش . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
زیف
لغتنامه دهخدا
زیف . [ زَ ] (ع مص ) خرامیدن در رفتار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). خرامیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || دم در زمین کشیدن کبوتر و سینه برداشتن اونزدیک ماده و بانگ کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (...