کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زوین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زوین
لغتنامه دهخدا
زوین . [ زُ ] (اِخ ) قریه ای است به گرگان . (معجم البلدان ). رجوع به مازندران رابینو بخش فارسی ص 172 و بخش انگلیسی ص 162 شود.
-
واژههای مشابه
-
جرجس زوین
لغتنامه دهخدا
جرجس زوین . [ ج ِ ج ِ ؟ ] (اِخ ) ابن سمعان زوین . روزنامه نگار و نویسنده بود و مقالاتی در جرائد نوشت . او راست : الردالقویم علی میخائیل مشاقة. (از معجم المؤلفین ).
-
جستوجو در متن
-
جاویزن
لغتنامه دهخدا
جاویزن . [ زَ ] (اِ) رملی که در مراره ٔ گاو بهم میرسد. (ناظم الاطباء). یعنی گاویزن ، چیزی است که میان زهره ٔ گاو باشد. هندش گاوروهن یا روهین گویند. (آنندراج ). معرب گاورازن است و فزاری گوید او را بعربی خزرةالبقر گویند و به پارسی مهره ٔ زهره ٔ گاو خوا...
-
گوجه فرنگی
لغتنامه دهخدا
گوجه فرنگی . [ گ َ / گُو ج َ/ ج ِ ف َ رَ ] (اِ مرکب ) گل گلاب در ذیل گیاهان دولپه ای پیوسته گلبرگ در تیره ٔ بادنجانیان آرد: گوجه فرنگی یا تمات که میوه ٔ درشت قرمز آن دارای چندین خانه و خوراکی است . (گیاه شناسی گل گلاب ص 238). و تقی بهرامی آرد: نباتی ...