کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زوفرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زوفرا
لغتنامه دهخدا
زوفرا. [ ف َ ] (اِ) تخم دارویی است که آن را به شیرازی آهودوستک خوانند و برگ آن مانند کرفس باشد. گزندگی عقرب را نافع است . (برهان )(آنندراج ). قسمی از خرای بری است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). خرا. دینارویه . فاناقس . اسقلیپوس و بعضی گویندخرا، زوفرا نباشد....
-
جستوجو در متن
-
سسطیعون
لغتنامه دهخدا
سسطیعون . [ س َ ] (معرب ، اِ) به لغت سریانی تخمی است دوایی و آن را زوفرا گویند و برگ درخت آن به کرفس مانند است و آن را به شیرازی آهودوستک خوانند. (برهان ) (آنندراج ). مأخوذ از سریانی . زوفرا و انیسه بری . (ناظم الاطباء).
-
مسواک الراعی
لغتنامه دهخدا
مسواک الراعی . [ م ِس ْ کُرْ را ] (ع اِ مرکب ) شامل زوفرا و شیطرج است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). بعضی گویند زوفراست و بعضی گویند شیطرج است و این صحیح است . (ابن البیطار). و رجوع به زوفرا و شیطرج شود.
-
دینارویه
لغتنامه دهخدا
دینارویه . [ ی َ ] (اِخ ) بسریانی گیاهی است دوایی و برگ آن به کرفس ماند و آن را بشیرازی آهو دوستک گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا) (برهان ). زوفرا. حزا. (مفردات ابن البیطار). انیسون بری .
-
میرک کازرونی
لغتنامه دهخدا
میرک کازرونی . [ رَ ک ِ زِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام نباتی که آن را به فارسی دینارویه و به شیرازی آهودوستک نامند و تخم آن را زوفرا و کوخر نیز گویند و در مازندران اناریچه گویند. شبیه به کرفس و اندک از آن بزرگتر. و صاحب تحفه گفته که در مازندران آن ...
-
حزا
لغتنامه دهخدا
حزا. [ ح ُ ] (ع اِ) بقله ای است شبیه به کرفس که بوئی تلخ دارد و آن را به فارسی دینارویه گویند. نوعی رستنی باشد دوائی و آن دونوع است ، صحرائی و باغی : صحرائی را سداب برّی و تخم آنرا به شیرازی برگ کازرونی خوانند. بلغمی مزاجان را نافع است . و باغی ، را ...