کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زنگ اویختن به پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دره زنگ
لغتنامه دهخدا
دره زنگ . [ دَرْ رَ زَ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز. واقع در16 هزارگزی دهدز. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
شاه زنگ
لغتنامه دهخدا
شاه زنگ . [ هَِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حاکم و فرمانروای زنگ . سلطان زنگبار. || مجازاً شب را گویند وبعربی لیل خوانند. (برهان قاطع). کنایه از شب است . (انجمن آرا) (آنندراج ). صاحب فرهنگ نظام گوید: شاه زنگ استعاره برای آفتاب است . و پیداست که در ...
-
لپه زنگ
لغتنامه دهخدا
لپه زنگ . [ ل َ پ ِ زَ ] (اِخ ) نام ده کوچکی از بخش ری ، شهرستان تهران . دارای 47 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
زنگ و زنجیر
لغتنامه دهخدا
زنگ و زنجیر. [ زَ گ ُ زَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) زنگ و زنجیری که فقرای غُلات و بیقیدان در کمر بندند. (بهار عجم ) (آنندراج ) : بود مشکل من ز تدبیر من دل و ناله شد زنگ و زنجیر من . طاهر وحید (از بهار عجم ).قلندرمشربم گردیده ملک فقر تسخیرم دهن خوانی ک...