کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زنن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زنن
لغتنامه دهخدا
زنن . [ زَ ن َ ] (ع ص ) ماء زنن ؛ آب کم و تنک و کذا میاه زنن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || چاه که در وی آب هست یا نه معلوم نباشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). چاهی که معلوم نباشد در وی آب هست و یا نیست . (ناظم الاطباء).
-
زنن
لغتنامه دهخدا
زنن . [ زِ ن ُ ] (اِخ ) رجوع به زنون شود.
-
واژههای همآوا
-
ظنن
لغتنامه دهخدا
ظنن . [ ظِ ن َ ] (ع اِ) ج ِ ظِنّة.
-
ذنن
لغتنامه دهخدا
ذنن . [ ذَ ن َ ] (ع مص ) ذنین . روان شدن آب از بینی . || هلاک شدن از نهایت پیری یا بیماری . || سست رفتن . || ذنن کسی را بر حاجتی ؛ حاجت خود از او خواستن و سوآل کردن . || مازال یذن فی تلک الحاجة؛ یعنی همواره در جستجوی آن ببود تا آنکه برآمد آن حاجت و پ...
-
ذنن
لغتنامه دهخدا
ذنن . [ ذِ ن ُ ] (اِخ ) الیائی حکیمی از مردم اِلِه یاالیاء متولد در الیاء بین 490 و 485 ق . م . تلمیذ بارمنیدس و گوینده ٔ استدلالات و براهین مشهوری که از او باقی مانده در باب سهم طایر «پران » و مسئله ٔ اخیلوس و سنگ پشت که بدان وسیله وی منکر حقیقت حرک...
-
ذنن
لغتنامه دهخدا
ذنن . [ ذِ ن ُ ] (اِخ ) ایزُوری . امپراطور روم شرقی (574 - 491 هَ . ق .) وی اصلاً از مردم ایزر است و داماد لئون اوّل بود و سپس با فرزند جوان او یعنی لئون دوم در امپراطوری شرکت یافت و بزودی تنها حکومت را در دست گرفت و به علت منفوریت عامه خدعه های ملکه...
-
ذنن
لغتنامه دهخدا
ذنن . [ ذِ ن ُ ] (اِخ )قیسیومی . فیلسوف یونانی از مردم قبرس تلمیذ کراتس کلبی و مگاریک استیلپون و خنقراطیس . وی در حدود سال 308 ق . م . میزیست و طریقه ٔ رواقی را او تأسیس کرد. گویند که او در حدود سال 264 به زندگی خویش پایان داد از نوشته های او چیزی ب...
-
ذنن
لغتنامه دهخدا
ذنن . [ ذُ ن ُ ] (ع اِ) ج ِ ذنان .
-
ضنن
لغتنامه دهخدا
ضنن .[ ض َ ن َ ] (ع ص ) مرد دلاور پخته کار. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
اریباسوس
لغتنامه دهخدا
اریباسوس . [ اُ ] (اِخ ) (ابن البیطار). اُریباسیُس . اُریباسیوس . (الجماهر بیرونی ) (تاریخ الحکمای قفطی ) (الفهرست ) (عیون الانباء) (ابن البیطار) (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). طبیبی یونانی در مائه ٔ چهارم میلادی . وی از پیوستگان یولیانوس عظیم الروم بود. مول...