کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زلک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زلک
لغتنامه دهخدا
زلک . [ زَ ل َ ] (اِ) بمعنی زلو باشد. (آنندراج ). زالو. علق . (ناظم الاطباء). رجوع به لسان العجم شعوری ج 2 ص 35 شود.
-
زلک
لغتنامه دهخدا
زلک . [زَ ل َ ] (اِ) اخگر. زغال افروخته . آتش پاره . (از ناظم الاطباء). رجوع به لسان العجم شعوری ج 2 ص 34 شود.
-
واژههای همآوا
-
ذلک
لغتنامه دهخدا
ذلک . [ ذا ل ِ / ذا ل ِ ک َ ] (ع اِ، ضمیر) آن . برای اشاره بعید است : و ما ذلک علی اﷲ بعزیز. (قرآن 20/14). || این است : ذلک فضل اﷲ یؤتیه من یشاء. (قرآن 54/5 و 21/57 و 4/62).- بناءً علی ذلک ؛ بنابراین . از اینرو.- مع ذلک ؛ و با این . با این همه . ب...