کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زرد برگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زرد برگ
لغتنامه دهخدا
زرد برگ . [ زَ ب َ ] (اِ مرکب ) برگ زرد. برگ خزان زده : پراندیشه شد جان کسری ز مرگ شدش لعل رخسار، چون زرد برگ . فردوسی .رجوع به زرد شود.
-
واژههای مشابه
-
گل زرد
لغتنامه دهخدا
گل زرد. [ گ ِ ل ِ زَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گلی است و آنرا از موضعی که نزدیک است به قسطنطنیه آورند. و آنرا به عربی طین الصنم وطین الاصفر خوانند سرد و خشک است بر ورمهای گرم طلا کنند نافع باشد و اسهال خونی را ببندد. (برهان ) (آنندراج ). طین زرد و طی...
-
گل زرد
لغتنامه دهخدا
گل زرد. [ گ ُ زَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قلقل رود شهرستان تویسرکان واقع در 27000گزی جنوب باختری شهر تویسرکان و 3000گزی شمال باختری باباکمال . دارای 10 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
گل زرد
لغتنامه دهخدا
گل زرد. [ گ ُ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا شهرستان نهاوند واقع در 2000گزی جنوب شهر نهاوند، کنار باختری راه شوسه ٔ نهاوند به ملایر و بروجرد. هوای آن سرد و دارای 300 تن سکنه است . آب آن از رودخانه و محصول آن غلات ، توتون ، چغندر و لبنیات است . شغ...
-
گل زرد
لغتنامه دهخدا
گل زرد. [ گ ُ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 3هزارگزی شمال الیگودرز، کنار راه مالرو الیگودرز. هوای آن معتدل و دارای 261 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، لبنیات ، پنبه و چغندرقند است . شغل اهالی ز...
-
گل زرد
لغتنامه دهخدا
گل زرد. [ گ ُ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترینان شهرستان بروجرد، واقع در 16هزارگزی شمال خاوری اشترینان ، کنار راه مالرو کوشکی بالا به اشترینان . هوای آن سرد و دارای 726 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول آن غلات است . شغل اهالی زراع...
-
گل زرد
لغتنامه دهخدا
گل زرد. [ گ ُ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری کوهدشت و 14هزارگزی جنوب اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت . هوای آن معتدل و دارای 180 تن سکنه است . آب آن از نهر و چاه و محصول آن غلات و لبنیات است...
-
گل زرد
لغتنامه دهخدا
گل زرد. [ گ ُ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی شهرستان بهبهان واقع در 20هزارگزی شمال باختری بهبهان و 20هزارگزی شمال راه شوسه ٔ بهبهان به اهواز. هوای آن گرم و دارای 153 تن سکنه است . آب آن از چشمه و رودخانه و محصول آن غلات ، برنج ، کنجد، حبوبات ، پ...
-
گل زرد
لغتنامه دهخدا
گل زرد. [ گ ُ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یوسف وند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد واقع در 22هزارگزی باختر الشتر و 5هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه . هوای آن سرد و دارای 240 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ کهمان و محصول آن غلات ، حبوبات...
-
گل زرد
لغتنامه دهخدا
گل زرد. [ گ ُ ل ِ زَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شب بوی . (صحاح الفرس ). گیاهی است از خانواده ٔ گل سرخ . (گیاه شناسی ثابتی ص 210). گونه ای است از نسترن که در گیفان و بجنورد یافت میشود و بنام گل زرد معروف است ، یک جور از این گونه به نام گل دورنگ شناخته ...
-
کلاته زرد
لغتنامه دهخدا
کلاته زرد. [ ک َ ت ِ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نیگنان بخش بشرویه ٔ شهرستان فردوس . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
گه زرد
لغتنامه دهخدا
گه زرد. [ گ َ زَ ] (اِخ ) نام دهی است در چهار فرسخ بیشتر میانه ٔ شمال و مغرب احمد حسین [ ناحیه ٔ لیراوی ] فارس . (از فارسنامه ٔ ناصری ص 280).
-
کانی زرد
لغتنامه دهخدا
کانی زرد. [ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 34هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 27هزارگزی باختر شوسه ٔ مهاباد به سردشت . ناحیه ای است کوهستانی ، معتدل ، سالم و دارای 29 تن سکنه . از چشمه مشروب میشود. و محصولاتش غلات...
-
کانی زرد
لغتنامه دهخدا
کانی زرد. [ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ملکاری بخش سردشت شهرستان مهاباد واقع در 18هزارگزی شمال باختری سردشت و 19هزارگزی باختر شوسه ٔ سردشت به مهاباد. ناحیه ای است به مهاباد. ناحیه ای است کوهستانی و جنگلی ، معتدل ، سالم و دارای 146 تن سکنه . است از ...