کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زراک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زراک
لغتنامه دهخدا
زراک . [ زَ ] (اِ) زرشک . وزراچ . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
ضراک
لغتنامه دهخدا
ضراک . [ ض ُ ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ). شیر درنده . (منتخب اللغات ). اسد. || (ص ) درشت غلیظ. (منتخب اللغات ). آنکه پی گلوی او درشت و سخت باشد. (منتهی الارب ).