کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زدگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خشکی زدگی
لغتنامه دهخدا
خشکی زدگی . [ خ ُ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب )بی بارانی و خشکی کشت و زرع . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خواب زدگی
لغتنامه دهخدا
خواب زدگی . [ خوا / خا زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) خواب آلودگی .حالت خواب داشتن . || خفتگی . خواب بردگی .
-
چشم زدگی
لغتنامه دهخدا
چشم زدگی . [ چ َ / چ ِ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) چشم زخم . عین الکمال . اثر چشم بد و شور : و خاصیتش [ خاصیت فیروزه ] آنکه چشم زدگی بازدارد. (نوروزنامه ٔ خیام ).
-
حریق زدگی
لغتنامه دهخدا
حریق زدگی . [ ح َ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت حریق زده .
-
جستوجو در متن
-
خماری
لغتنامه دهخدا
خماری . [ خ ُ ] (حامص ) بیماری که از افراط درآشامیدن شراب و جز آن پیدا شود. (ناظم الاطباء). || می زدگی . شراب زدگی . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
غاژیدگی
لغتنامه دهخدا
غاژیدگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) برهم زدگی پشم یا پنبه .
-
بئة
لغتنامه دهخدا
بئة. [ ب َ ءَ] (ع اِ) مرگامرگی زدگی . وبارسیدگی . (منتهی الارب ).
-
دریاگرفتگی
لغتنامه دهخدا
دریاگرفتگی . [ دَرْ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) حالت دریاگرفته . حالت تهوع در سفر دریا، مثل کوه زدگی . (یادداشت مرحوم دهخدا). دریازدگی . بحار. سَدَر. هُدام . و رجوع به دریا زدگی شود.
-
خجل رویی
لغتنامه دهخدا
خجل رویی . [ خ َ ج ِ ] (حامص مرکب ) حالت خجلت زدگی . حالت شرمساری . حالت شرم زدگی . حالت شرمگینی : خجل رویی ز رویش مشتری راچنان کز رفتنش کبک دری را.نظامی .
-
طلخف
لغتنامه دهخدا
طلخف . [ طِ ل َ ] (ع ص ) زدگی سخت (لام زائد است ). (منتهی الارب ).
-
آفت رسیدگی
لغتنامه دهخدا
آفت رسیدگی . [ ف َ رَ / رِ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) چگونگی و صفت آفت رسیده . آفت زدگی .
-
جلدبازی
لغتنامه دهخدا
جلدبازی . [ ج َ ] (حامص مرکب ) شتاب زدگی . تعجیل . تندی . چالاکی . (ناظم الاطباء).
-
ذقذاق
لغتنامه دهخدا
ذقذاق . [ ذَ ] (ع ص ) تیززبان زودگوی که در آن شتاب زدگی باشد. و بعضی گویند ذفذاف بدو فاء موحده باشد.
-
ناشادکامی
لغتنامه دهخدا
ناشادکامی . (حامص مرکب ) غم زدگی . افسردگی . محزون بودن . شادکام نبودن . مقابل شادکامی . رجوع به ناشادکام و شادکامی شود.
-
ماتمزدگی
لغتنامه دهخدا
ماتمزدگی . [ ت َ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی ماتمزده . مصیبت زدگی . عزاداری . (ناظم الاطباء).