کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زجم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زجم
لغتنامه دهخدا
زجم . [ زَ ] (ع مص ) شنیدن سخن خفی و نرم . و فعل آن از باب نصر آید. (از منتهی الارب ). شنیدن چیزی است از سخن پنهان . (از اقرب الموارد). || گفتن سخن ، گویند: سکت فما زجم بحرف ؛ یعنی خاموش شد و نگفت سخنی . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). رجوع به ز...
-
زجم
لغتنامه دهخدا
زجم . [ زُج ْ ج َ ] (ع اِ) مرغی است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط). پرنده ای است . (شرح قاموس ). زجم مقلوب زمج است . (از تاج العروس ). رجوع به زمج شود.
-
واژههای همآوا
-
ضجم
لغتنامه دهخدا
ضجم .[ ض َ ج َ ] (ع اِمص ) کژی . کجی در دهان و لب و زنخ و گردن . (منتهی الارب ). کجی در دهان و گردن و ذقن و جز آن . (منتخب اللغات ). میل کردن بینی به یکی از دو جانب روی . || کژی یکی از دو دوش . || کژی چاه . || کژی جراحت . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
زجن
لغتنامه دهخدا
زجن . [زَ ] (ع مص ) لغتی است در زجم (گفتن کلمه ٔ آهسته ). (از جمهره ٔ ابن درید ج 2 ص 92). || (ص ) مردخرد و کوتاه بالا. (ناظم الاطباء). رجوع به زحن شود.
-
زجنة
لغتنامه دهخدا
زجنة. [ زَ / زُ ن َ ] (ع اِ) سخن نرم و خفی و در نفی استعمال کنندآنرا، گویند: «ماسمعت له زجنة»؛ یعنی نشنیدم سخن و کلمه ای از او. (از منتهی الارب ). سخن آهسته و خفی و نرم . و بیشتر در نفی استعمال کنند. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کلمه ، لغتی است در ز...