کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبرقانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زبرقانی
لغتنامه دهخدا
زبرقانی . [ زِ رِ ] (ص نسبی ) در نسبت ، مسمی به زبرقان . را زبرقانی گویند. (از انساب سمعانی ). رجوع به ماده ٔ زیر شود.
-
زبرقانی
لغتنامه دهخدا
زبرقانی . [ زِ رِ ] (ع ص نسبی ، اِ) درمی بوده سیاه و درشت . رجوع به المغرب فی المعرب شود.
-
زبرقانی
لغتنامه دهخدا
زبرقانی . [ زِ رِ نی ی ] (اِخ ) محمدبن مخلدبن زبرقان از ابومطیع حکم بن عبداﷲ قاضی بلخی روایت دارد. و ابوسعد و صاع بن مخلد ضراب سمرقند از او نقل حدیث کنند. (از لباب الانساب ).
-
جستوجو در متن
-
زبرقان
لغتنامه دهخدا
زبرقان . [ زِ رِ ] (اِخ ) پدر مخلد زبرقانی و جد محمدبن مخلد. (از لباب الانساب ).