کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبرجد قبرسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زبرجد قبرسی
لغتنامه دهخدا
زبرجد قبرسی . [ زَ ب َ ج َ دِ ق ِ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زبرجد زرد مایل به سبز را قبرسی گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). و رجوع به مخزن الادویه و «زبرجد» در این لغت نامه شود.
-
واژههای مشابه
-
زبرجد مصری
لغتنامه دهخدا
زبرجد مصری . [ زَ ب َ ج َ دِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زبرجد سبز صاف کم رنگ را مصری گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). رجوع به مخزن الادویه و زبرجد شود.
-
زبرجد هندی
لغتنامه دهخدا
زبرجد هندی . [ زَ ب َ ج َ دِ هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )زبرجد زرد مایل به سرخی را هندی گویند. و این زبون ترین همه ٔ انواع زبرجد است . (انجمن آرا) (آنندراج ). رجوع به مخزن الادویه و «زبرجد» در این لغت نامه شود.
-
جستوجو در متن
-
رواق
لغتنامه دهخدا
رواق . [ رِ / رُ ] (ع اِ) خانه ای که به خرگاه ماند و یا سایبان . (منتهی الارب ). خانه ٔ شبیه فسطاط . (از اقرب الموارد). سقف مقدم خانه . (مهذب الاسماء) (از معجم متن اللغة). سقفی که در مقدم خانه سازند و از این تقریر مستفاد می شود که همین است که به هندی...