کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبرجدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زبرجدی
لغتنامه دهخدا
زبرجدی . [ زَ ب َ ج َ ] (ص نسبی ) (در عربی با تشدید باء) منسوب به زبرجد. || رنگ سبز مایل به زردی . شبیه برنگ زبرجد. (ناظم الاطباء). رجوع به زبرجدین شود.
-
واژههای مشابه
-
قبه ٔ زبرجدی
لغتنامه دهخدا
قبه ٔ زبرجدی . [ ق ُب ْ ب َ / ب ِ ی ِ زَ ب َ ج َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است . (برهان ).
-
جستوجو در متن
-
زبرجدرنگ
لغتنامه دهخدا
زبرجدرنگ . [ زَ ب َ ج َ رَ ] (ص مرکب ) برنگ زبرجد. زبرجدگون . زبرجدفام . زبرجدی . زبرجدین .
-
زبرجدفام
لغتنامه دهخدا
زبرجدفام . [ زَ ب َ ج َ ] (ص مرکب ) زبرجدرنگ . زبرجدگون . دارای رنگی شبیه به رنگ زبرجد. زبرجدی . زبرجدین .
-
قبه ٔ مینا
لغتنامه دهخدا
قبه ٔ مینا. [ق ُب ْ ب َ / ب ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به معنی قبه ٔ زبرجدی است که کنایه از آسمان باشد. (برهان ).
-
زبرجدگون
لغتنامه دهخدا
زبرجدگون . [ زَ ب َ ج َ ] (ص مرکب ) مانند زبرجد. زبرجدی رنگ . زبرجدفام : یا همچو زبرجدگون . یکرشته ٔ سوزن اندر سر هر سوزن یک لؤلؤ شهوار.منوچهری (دیوان ص 37).
-
مهره ٔ مار
لغتنامه دهخدا
مهره ٔ مار. [ م ُ رَ / رِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مهره ای است به اندازه ٔ برنجی بارنگ سپید که گویند هر ماری دو عدد از آن در درون سردارد و غربال بندان دو تای از آن را در سرکه افکنند به فاصله ای و آن دو در سرکه حرکت کنند تا به یکدیگر پیوندند و ا...
-
حجرالحیة
لغتنامه دهخدا
حجرالحیة. [ ح َ ج َ رُل ْ ح َی ْ ی َ ] (ع اِ مرکب ) سنگ پادزهر. حجر بادزهر . بفارسی مهره ٔ مار گویند و آن در قسمی از مار بهم میرسد بقدر نصف فندقی مایل بدرازی و برنگ خاکستر و بعضی سیاه و صلب و مخطط بخط سفید، و بعضی سفید و سست میباشد و قسمی معدنی است و...