کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زایرجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زایرجه
لغتنامه دهخدا
زایرجه . [ ی ِ ج َ ] (اِ) زائرجه . زایجه . رجوع به زایجه شود. || کتاب و دفتری که تواریخ مختلفه ٔ اسلامی و یزدگردی و رومی و غیره در آن تطبیق شود : و قد وضع الملک المؤید زایرجة تتضمن مابین التواریخ المتقدمه ، تاریخ الاسلام . (روضة المناظر فی اخبار الا...
-
واژههای مشابه
-
زایرجه ٔ عالم
لغتنامه دهخدا
زایرجه ٔ عالم . [ ی ِ ج َ / ج ِ ی ِ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زایجه ٔ کیهان . زایجه ٔ عالم . رجوع به زایجه و زایجه ٔ کیهان شود.
-
جستوجو در متن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) السبتی . در مراکش رئیس متصوفه بوده . او راست : زایرجة ابی العباس الخزرجی .
-
زایجه ٔ کیهان
لغتنامه دهخدا
زایجه ٔکیهان . [ ج َ / ج ِ ی ِ ک َ / ک ِ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) زایجه ٔ عالم در بوندهشن به اسم زایجه ٔ کیهان است . و در کتب عربی به اصطلاح طالع العالم ذکر شده . (گاه شماری در ایران قدیم تألیف تقی زاده ص 326). ورجوع به زایجه ، زایجه ٔ عالم و زایرج...
-
زایجه
لغتنامه دهخدا
زایجه . [ ج َ / ج ِ ] (اِ) زایجه لوحه ٔ مربع یا دائره واری است که برای نشان دادن مواضع ستارگان در فلک ، ساخته میشود تا برای بدست آوردن حکم [ طالع ] مولد [ ولادت ، زایش ] و چیزهای دیگر بدان بنگرند. اشتقاق فارسی زایجه از زایش بمعنی مولد است ، سپس تعریب...